مقدمه
در ابتدا مقدمه ای ازبریجستون / فایرستون را ارائه خواهیم کرد. بریجستون (Bridgestone) یکی از قدیمیترین فعالان صنعت لاستیک و قطعات خودرو است که تاریخچه فعالیتش به ابتدای قرن بیستم باز میگردد. این شرکت ژاپنی از فعالترین تولیدکنندهها و توزیعکنندههای لاستیک و قطعات مرتبط در جهان است. شرکتی که امروز به نام بریجستون میشناسیم (حاصل ادغام بریجستون و فایراستون) در سال ۱۹۳۱ در شهر کوروم فوکوکا (Kurume Fukuoka) ژاپن راهاندازی شد. شجیرو ایشیباشی، بنیانگذار این شرکت بود که نام بریجستون هم از اسم او انتخاب شد. ایشیباشی (Ishibashi) در زبان ژاپنی به معنای پل سنگی (Stone Bridge) است و نام شرکت با ترجمه این عبارت و گرتهبرداری از ترجمه انگلیسی آن، بریجستون انتخاب شد.
آخرین آمارها از رتبهبندی شرکتهای تولید کننده تایر در جهان نشان میدهد که بریجستون بالاتر از میشلین (Michelin) فرانسوی، گودیر (Goodyear) آمریکایی، MRF هندی و کنتیننتال (Continental) آلمانی در صدر جدول بزرگترین تولیدکنندههای جهان قرار دارد. این شرکت بیش از ۱۸۱ مرکز تولیدی دارد و در ۲۴ کشور در سرتاسر جهان فعالیت میکند.
ریشههای آمریکایی شرکت ژاپنی بریجستون/فایرستون
همانطور که گفته شد، تاریخچه شرکت بریجستون به ابتدای قرن بیستم میلادی باز میگردد. در سوم اوت سال ۱۹۰۰، شرکت تولید تایر و لاستیک فایراستون (Firestone) در آکرون اوهایو راهاندازی شد. اولین محصولات این شرکت، تایرهای لاستیک یکپارچه بودند که بهنام Solid Rubber شناخته میشوند. هاروی اس فایراستون جونیور، اولین مدیر این شرکت بود که بهطور رسمی، آغاز به کار اولین کارخانه تولیدی را در تاریخ ۲۷ دسامبر همان سال ۱۹۰۰ کلید زد.
اولین تایرهای اختصاصی شرکت فایراستون در سال ۱۹۰۳ تولید شدند. این تایرهای اتومبیل، از نوع نیوماتیکی بودند که با ساختار مکانیکی کلاسیک به اتومبیل متصل میشدند.
در سال ۱۹۰۶، دو هزارمین ست تایرهای تولیدی فایراستون تولید شد که در اختیار غول خودروسازی آن سالها یعنی فورد قرار گرفت. سفارش فورد از فایراستون، بزرگترین سفارش تاریخ در نوع خودش بود که زمینههای همکاری چند دههای بین دو شرکت را فراهم کرد. از فعالیتهای دیگر شرکت آمریکایی در دهه ۱۹۰۰ میتوان به تولید رینگ تایر اشاره کرد. این محصول از سال ۱۹۰۹ وارد خط تولید کارخانه شد.
با شروع دهه ۱۹۱۰، کسبوکار فایراستون به رونق بسیار خوبی رسیده بود. گزارشهای مالی شرکت آمریکایی در سال ۱۹۱۰، سود بیش از یک میلیون دلار را نشان میداد. همین سودآوری باعث شد تا کارخانه جدید فایراستون در آکرون اوهایو در ژوئن همان سال راهاندازی شود.
چند سال بعد، فایراستون به قطب اصلی صنعت تایر تبدیل شد. آنها در تولید کستینگهای لاستیکی اتومبیل و تیوب هم به شرکت پیشگام صنعت تبدیل شده بودند. تا آن زمان، فایراستون بیش از هر شرکت تولید لاستیک دیگری در ایالات متحده، کارگر داشت (بیش از ۶۳ هزار کارگر و کارمند).
خط تولیدهای متوالی فایراستون در دهه ۱۹۱۰ با طولی بیش از ۱.۶ کیلومتر مشغول به فعالیت بودند که با خط آهنی اختصاصی به طول نزدیک به ۱۰ کیلومتر به هم متصل بودند. این خط آهن، از ابتدای شروع تولید لاستیک یعنی ورود مواد خام تا تولید محصول نهایی را پوشش میداد.
فایراستون هم مانند هر شرکت دیگر فعال در صنعت مرتبط با خودروسازی، در مسابقههای اتومبیلرانی حاضر بود و بهعنوان اسپانسر، تجهیزات موردنظر را برای رانندهها فراهم میکرد. در مسابقه Indianapolis 500 سال ۱۹۱۱، ری هارون با خودروی Marmon Wasp مجهز به لاستیکهای فایراستون، اولین قهرمانی را برای شرکت آمریکایی به ارمغان آورد.
شرکت آمریکایی در دهههای بعد، مسیر توسعه و راهاندازی خطوط خدمات جدید را ادامه داد. در سال ۱۹۲۳، اولین مرکز خدمات اختصاصی فایراستون راهاندازی شد. این مراکز خدمات، جزوی از برنامه موسوم به Firestone Tire & Service Center بودند.
بحران اقتصادی دهه ۱۹۳۰ ایالات متحده، به شرکت فایراستون هم ضربه زد. در این دهه، صنعت خودروسازی و به طبع آن تولید تایر، خسارتهای شدیدی را تحمل میکرد. از سال ۱۹۳۰، سقوط فروش فایراستون شروع شد که پنج سال هم به طول انجامید. شرکت آمریکایی برای جبران این خسارتها تصمیم گرفت تا وارد بازار جدیدی شود. آنها اولین تایرهای نیوماتیکی فشار پایین مخصوص کامیون را در میانه دهه تولید کردند و با کمپین بازاریابی بهنام Put the Farm on Rubber، بازار جدید را نشانه گرفتند. تنها چند سال بعد، آمار فروش شرکت مجددا وارد روند رشد شد و در سال ۱۹۳۵ به ۱۲۱ میلیون دلار رسید.
کسبوکار مشابه در آن گوشه دنیا
در همان سالهایی که فایراستون مشغول تولید اولین محصولات خود در صنعت لاستیک و تایر اتومبیل بود، کارآفرینی ژاپنی تصمیم به ورود به حوزهای جدید در صنعت گرفت. شوجیرو ایشیباشی ۱۷ ساله در سال ۱۹۰۶ مدیریت کسبوکار خانوادگی درصنعت لباس را برعهده گرفت. این شرکت در شهر کوروم در استان فوکوکا ژاپن فعالیت میکرد.
شوجیرو از همان ابتدای مدیریت کسبوکار، استعداد و هنر خود در تحول و نوآوری را نشان داد. شرکت آنها در تولید جورابهای سنتی ژاپنی (Tabi) به نامی شناخته شده تبدیل شد. همچنین شوجیرو سیستم کارآموزی جدیدی در شرکت راهاندازی کرد. از دیگر دستاورهای او، پیادهسازی سیستم استاندارد قیمتگذاری محصولات بود که سودآوری خوبی برای شرکت بههمراه داشت. از محصولات جدیدی که در آن سالها تحت مدیریت او تولید شد میتوان به جورابهایی با کفیهای لاستیکی مخصوص کار (موسوم به Jika-tabi) اشاره کرد. شوجیرو در کنار کسبوکار سنتی خانوادگی، یک شرکت تولید کفش ایمنی کار راهاندازی کرد که به موفقیتهای بسیار و بازار جهانی رسید.
باوجود همه موفقیتهای بالا، شوجیرو به فعالیت در صنعت پوشاک راضی نبود. او میخواست تأثیری عمیقتر بر زندگی هموطنانش داشته باشد. این کارآفرین جوان، به آینده صنعت حملونقل موتوری در ژاپن ایمان داشت و علاقه شدیدی هم به تولید تایر نشان میداد.
شروع به کار بریجستون
شوجیرو با سرمایهای که از فروش جورابها و کفشهای مخصوص کار کسب کرده بود، تصمیم خود برای تولید تایر را عملی کرد. تا دهه ۱۹۳۰، چیزی به نام صنعت تولید تایر در ژاپن وجود نداشت و این کارآفرین، پیشگام صنعت محسوب میشد.
کسبوکار جدید تولید تایر و لاستیک، در همان سالهای ابتدایی با چالشی بزرگ بهنام جنگ جهانی دوم روبهرو شد. سیاستهای قانونگزاری ژاپن در طول جنگ جهانی باعث شد تا خروجیهای شرکت بریجستون بیشتر در مسیر برطرف کردن نیازهای نظامی استفاده شود. حتی پس از پایان درگیریهای نظامی در سال ۱۹۴۵، شرکت ژاپنی برای خارج شدن از فشارها، سختیهای زیادی را پیش روی خود میدید.
یکی از بحرانهای بزرگ بریجستون در جنگ جهانی دوم، تخریب دفتر اصلی شرکت در توکیو بود. همچنین داراییهای شرکت در خارج از ژاپن هم اغلب مصادره شده بودند و دیگر در اختیار مدیریت اصلی نبودند. خوشبختانه، مراکز تولیدی در کوروم و یوکوهاما خسارتهای زیادی ندیده بودند و به محض پایان یافتن جنگ، آماده بهرهبرداری شدند. درنهایت، شرکت ژاپنی پس از پشت سر گذاشتن چالشها و بحرانهای متعدد، پس از جنگ جهانی به شرکتی بزرگتر و قویتر تبدیل شد.
جنگ؛ ناجی متفقین
بحران جنگ، شرکتی که در جبهه مقابل قرار داشت را هم با بحران روبهرو کرد. فایراستون آمریکایی برای تولید لاستیک از مواد طبیعی مشکل داشت؛ چرا که در طول جنگ جهانی، صادرات مواد اولیه از آسیا و آفریقا به ایالات متحده تاحد زیادی کاهش پیدا کرده بود. مهندسان آمریکایی برای این بحران هم راهحل خوبی پیدا کردند و تولید لاستیک از مواد مصنوعی، راهکار کارآمدی به نظر میرسید.
فناوری تولید لاستیک از مواد مصنوعی در فایراستون، اولین بار در خودروهای نظامی به کار گرفته شد. این شرکت در سال ۱۹۴۲ به اولین تولیدکنندهای تبدیل شد که تایرهای مصنوعی مخصوص را برای خودروهای نظامی تولید کرد. فایراستون به اولین شرکتی تبدیل شد که لاستیکهای مصنوعی را در کارخانههای دولتی تولید کرد. در سالگرد ۴۵ سالگی شرکت، آنها به یکی از تأثیرگذارترین فعالان صنعتی دوران جنگ تبدیل شده بودند. تایر که کمک زیادی به خودروهای نظامی کردند و همچنین تولیدات لاستیکی که پس از دوران جنگ هم کارآمد بودند.
فعالیتهای نظامی فایراستون پس از جنگ جهانی دوم هم ادامه داشت. پس از آن جنگ ویرانکننده، آتش جنگ کره شعلهور شد و آمریکاییها هم در آن نقش داشتند. فایراستون در کارخانه ماساچوست خود ماسک گاز تولید میکرد. در آکرون نیز مرکز تولیدی موسوم به Plan 3 بهطور اختصاصی برای تولید جنگافزارها استفاده میشد. نقش شرکت تایرسازی در تولیدات نظامی بهحدی رسید که در تاریخ، از فایراستون بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شرکتها در تولید توپهای بدون لگد ۵۷ و ۷۵ میلیمتری یاد میشود.
همکاریهای نظامی فایراستون به این هم محدود نبود و در مرکز تولیدی لس آنجلس، موشکهای نظامی هم توسط این شرکت تولید میشد. تا سال ۱۹۵۳، تولیدات نظامی بخش عمدهای از سودآوری را برای شرکت آمریکایی بههمراه داشتند و رکورد فروش بیش از یک میلیارد دلار در این بخش ثبت شد.
نوآوری توسعه کسبوکار ژاپنی در میانه قرن بیستم
بریجستون ژاپنی تا دهه ۱۹۵۰ به فرایندهای توسعه بازگشته بود. مهندسان این شرکت، تحقیق و توسعه محصولات جدید را از سر گرفته بودند و آماده ورود به بازارهای جدید بودند. در سال ۱۹۵۱، اولین تایرهای تجهیزشده به فیبرهای ابریشم مصنوعی (Rayon Cord) توسط این شرکت وارد بازار ژاپن شد. از همان سال، فرایند مدرنسازی خط تولید بریجستون شروع شد که برنامهای پنج ساله بود. شرکت ژاپنی برای توسعه بازاریابی و برندسازی هم در ابتدای دهه ۱۹۵۰ برنامه ویژهای داشت و ساختمانی شامل موزه بریجستون را در کیوباشی توکیو تأسیس کرد.
تنها دو سال پس از شروع تحول در فرایندهای تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی و فروش بریجستون، فروش شرکت از ۱۰ میلیارد ین فراتر رفت. این افزایش فروش، شرکت را در صدر فهرست فعالان صنعت تایر در کشور قرار داد. سه سال بعد هم سالگرد ۲۵ سالگی شرکت در کورم برگزار شد.
نوآوری در تولید محصولات در دهه ۱۹۵۰ با سرعت زیادی در بریجستون پیگیری میشد. تولید محصولات به کمک مواد اولیه پلاستیک در آن سالها در جهان رونق بسیار زیادی داشت. نایلون، مادهای بود که به سرعت وارد صنایع مختلف شد و بسیاری از آنها را متحول کرد. سامورایی صنعت تایر هم با استفاده از همین ماده، اولین تایرهای نایلونی خود را در سال ۱۹۵۹ ساخت و وارد بازار کرد.
کارخانه جدیدی بریجستون در نزدیکی پایتخت ژاپن، در زمانی افتتاح شد که این شرکت دیگر بهعنوان بازیگری پرقدرت و حرفهای در صنعت پذیرفته شده بود. کارخانه جدید با هدف پاسخ به نیازهای روبهرشد صنعت اتومبیل راهاندازی شد تا بریجستون بتواند هرچه سریعتر و بیشتر، تایر به بازار عرضه کند. راهاندازی کارخانه جدید در توکیو با اضافه کردن واحدهای مهندسی حرفهای همراه بود. این مرکز، میزبان مهندسان پیشروی ژاپنی بود که در Technical Center کارخانه، فرایندهای تحقیق و توسعه را پیش میبردند.
سال ۱۹۶۱ با نقطه عطف مهمی در تاریخ بریجستون همراه بود. سهام شرکت در بازار سهام ژاپن عرضه شد که با تغییرات بنیادی در ساختار مدیریتی نیز همراه بود. شوجیرو ایشیباشی از آن زمان بهعنوان رئیس هیئتمدیره به کار خود ادمه داد و کانیچیرو ایشیباشی، مسئولیت مدیریت کل شرکت را برعهده گرفت. فرایندهای مدیریتی به این تغییرها محدود نبود و ساختار کنترل کیفیت جامع Deming Plan هم در شرکت ژاپنی پیادهسازی شد. این ساختار کنترل کیفیت بهنام چرخه PDCA هم شناخته می شود که مخفف «برنامهریزی-انجام-بررسی-اقدام» است.
از فعالیتهای مهم دیگر بریجستون در دهه ۱۹۶۰ میلادی میتوان به راهاندازی کارخانه در خارج از ژاپن اشاره کرد. اولین کارخانه خارجی شرکت پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۶۵ در سنگاپور راهاندازی شد.
برادر آمریکایی میتازد
دهه ۱۹۶۰ برای شرکت آمریکایی فایراستون هم با نوآوریها و پیشرفتهای قابلتوجهی همراه بود. این شرکت ابتدا در سال ۱۹۶۱ شرکت تولید تایر دایتون (Dyton Tires) را تصاحب کرده و فرایندهای توسعهای را شروع کرد. سه سال بعد، اولین تایرهای رادیال پلای (Radial Ply) فایراستون مخصوص خودروهای سواری سبکوزن آمریکایی و اروپایی تولید شد. همچنین تایرهای Super Sports Wide Oval هم از همان سال وارد چرخه تولید شدند. این تایرها با شعار تبلیغاتی Shape of the Future هم شناخته میشدند و بسیاری از خودروسازها تا سال ۱۹۶۷ آنها را بهعنوان تایرهای اصلی روی خودروهای پرسرعت و حرفهای خود استفاده میکردند.
توسعه فعالیتها و تولید محصولات نوآورانه جدید، با دستاوردهای مالی بسیاری برای فایراستون همراه بود. شرکت آمریکایی در سال ۱۹۶۵ و در ۶۵ سالگی راهاندازی، رکورد فروش بیش از ۱/۴۵ میلیارد دلار را شکست. این فروش حاصل فعالیت و بازارسازی در ۲۳ کشور جهان بود. در آن زمان، فایراستون بیش از ۳،۶۰۰ نوع تایر را در انواع و ابعاد گوناگون به بازار عرضه میکرد. همچنین دو هزار نوع محصول دیگر در صنایع لاستیک، فلز، پلاستیک، مسنوجات و مواد شیمایی هم به بازار عرضه کرد. توسعه فعالیتهای شرکت به حدی پیش رفت که فایراستون به یکی از بزرگترین تولیدکنندههای کمربند ایمنی در ایالات متحده آمریکا تبدیل شد.
شاید نزدیک شدن بریجستون و فایراستون به یکدیگر را بتوان از سال ۱۹۶۷ متصور شد. در آن سال، شرکت ژاپنی نمایندگی آمریکایی خود را بهنام Bridgestone Tire Company of America در ایالات متحده راهاندازی کرد. این نمایندگی، مسئولیت فروش محصولات شرکت را در آمریکا برعهده داشت. در خط تولید هم نوآوریهایی در آن سال رخ داد و اولین تایر رادیال بریجستون برای خودروهای سواری بهنام RD-10 به بازار عرضه شد. توسعه فعالیتها و افزایش کیفیت فرایندهای مدیریتی برای سامورایی دنیای تایر، دستاوردهای زیادی داشت. در سال ۱۹۶۸، جایزه Deming Prize به پاس مدیریت حرفهای کنترل کیفیت به این شرکت اهدا شد. یک سال هم بعد کارخانه دیگری در خارج از خاک ژاپن و اینبار در تایلند، برای تولید تایرهای بریجستون راهاندازی شد.
جنگجوی ژاپنی شکست نمیخورد
دهه ۱۹۷۰ در تاریخ جهان با رخدادی مهم بهنام «بحران نفت» شناخته میشود که فعالان صنعتی زیادی را تا مرز ورشکستگی پیش برد. ازطرفی شرکتی مانند بریجستون که دههها تحقیق و توسعه و گسترش فعالیتها را یدک میکشید، برای این بحران هم آماده بود. ژاپنیها در آن زمان هم تمرکز زیادی روی تولید حرفهای محصولات خود، خصوصا تایرهای رادیال داشتند و حتی برای توسعه کسبوکار، کارخانههایی را هم را در ژاپن راهاندازی کردند.
در نیمه دوم دهه ۱۹۷۰، توسعه زیرساخت تولیدی به خارج از ژاپن هنوز ادامه داشت. بریجستون در سال ۱۹۷۶، کارخانههای تولیدی جدیدی را در اندونزی و ایران راهاندازی کرد. سرمایهگذاری و توسعه فرایندهای تولید در تایوان هم ادامه داشت و بریجستون علاوه بر خرید چند شرکت تایرسازی در آن کشور، کارخانههای جدیدی را هم راهاندازی کرد. از محصولات مهم شرکت که در پایان دهه ۱۹۷۰ به بازار عرضه شد میتوان به تایرهای Super Filler Radial اشاره کرد که فروش خوبی را هم در بازار خودروهای سواری بههمراه داشت. یک سال بعد، تایر رادیال حرفهایتری بهنام Potenza به بازار عرضه شد که تنوع محصولات ژاپنیها را بیشتر کرد.
ژاپنیها در دهههای پایانی قرن بیستم، توسعه فعالیتها و افزایش تولید را با راهاندازی و خرید کارخانههای متعدد در استرالیا پیش بردند. این فعالیتها در دهه ۱۹۸۰ به اوج رسید.
قدم بعدی در مسیر نزدیکتر شدن بریجستون به بازار آمریکا، در سال ۱۹۸۱ برداشته شد. در اول مارس ۱۹۸۱، ژاپنیها حشن پنجاهمین سال تأسیس را برپا کردند. جشنی که با برنامههای بلندپروازانه و تصمیمگیریهای بزرگی همراه بود. مدیران بریجستون میخواستند در نیمقرن جدید، فعالیتهای خود را در بازار داخلی چندبرابر بیشتر کنند و نگاهی جدی هم به توسعه کسبوکار در کشورهای دیگر داشته باشند. هدف نهایی این بود که شرکت ژاپنی هرچه زودتر به جمع سه تولیدکننده بزرگ محصولات لاستیکی در جهان تبدیل شود.
برای توسعه هرچه بیشتر تولید در خارج از مرزهای ژاپن، جایی بهتر از ایالات متحده نبود. بریجستون با خرید یک کارخانه تولیدی در تنسی، برنامههای توسعهای خود را هرچه قویتر پیش برد. نکته جالب اینکه این کارخانه، متعلق به شرکت فایراستون بود. بههرحال، تنسی به اولین مرکز تولید محصولات بریجستون در آمریکای شمالی تبدیل شد. از سال ۱۹۸۳، تولید تایرهای سنگین مخصوص کامیون و اتوبوس در این مرکز شروع شد.
اتحاد غولها
در سال ۱۹۸۸، ادغام تاریخی دو تایرساز بزرگ جهان ثبت شد. ژاپنیها که از چند سال قبل، خود را بهعنوان یک تولیدکننده حرفهای تایر در ایالات متحده ثابت کرده بودند، به فکر گسترش هرچه بیشتر فعالیتها افتادند. گسترشی که در ماه مه سال ۱۹۸۸، با خرید شرکت فایراستون (Firestone Tire & Rubber Company) شروع شد.
خرید فایراستون، بریجستون را به یکی از بزرگترین تولیدکنندههای تایر و محصولات لاستیک در جهان تبدیل کرد. خریدی که با پیوستن چند کارخانه تولیدی در آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، اروپا و بسیاری کشورهای دیگر همراه بود. در همان سال، بریجستون در غرب آسیا هم فعالیتهای خود را گسترش داد و مرکزی در ترکیه افتتاح کرد.
اروپا همیشه برای تولیدکنندههای تایر، بازاری جذاب بوده و هست. منطقهای که میزبان تعدادی از بزرگترین خودروسازهای جهان است، همیشه فرصتهای توسعهای عالی در اختیار تولیدکنندههای تایر میگذارد. با شروع آخرین دهه قرن بیستم، بریجستون تصمیم گرفت تا فعالیتهای خود در اروپا را منظمتر و حرفهایتر کند. خرید فایراستون و اضافه شدن درآمد آن به شرکت ژاپنی، فرصت را برای توسعه فراهم کرده بود. در سال ۱۹۹۲، مراکز مدیریتی جدید شرکت، در اروپا و ایالات متحده شروع به کار کردند.
ژاپنیها نمیخواستند پس از خرید فایراستون، این برند را از بین ببرند. درنتیجه، فعالیتهای اسپانسرشیپ زیرمجموعه آمریکایی، در سالهای پایانی قرن بیستم با قوت ادامه پیدا کرد. در سال ۱۹۹۵، فایراستون پس از چند سال غیبت، بار دیگر بهعنوان یک اسپانسر در مسابقههای CART IndyCar Series و Indianapolis 500 Mile Race مشارکت کرد. این فعالیتها تا دو دهه بعد هم ادامه داشت و تا سال ۲۰۱۵، فایراستون با اسپانسری ۶۶ برنده مسابقههای ایندی، بیشترین اسپانسرشیپ قهرمانهای این سری مسابقههای موتور اسپورت را به نام خود ثبت کرد.
حضور در مسابقههای اتومبیلرانی، محدود به فایراستون و مسابقههای آمریکایی نبود. بریجستون از سال ۱۹۹۷ با فرمول ۱ هم وارد همکاری شد. مسابقههایی که یکی از جذابترین شاخههای موتور اسپرت به حساب میآیند و گرانترین اسپانسرشیپها در آنها رخ میدهد.
عطش سیریناپذیر ژاپنیها به توسعه و فتح بازارهای جدید، باعث میشد که خرید کارخانه و راهاندازی مراکز مدیریتی در کشورهای دیگر، هیچگاه متوقف نشود. در سال ۱۹۹۸، باز هم مراکز جدیدی برای تحقیق و توسعه یا تولید محصولات بریجستون راهاندازی شد. مراکز جدید در کشورهای تایلند، هند، لهستان چین و ایالات متحده آمریکا شروع به فعالیت کردند.
زیرمجموعه آمریکایی شرکت که با نام Bridgestone Americas شناخته میشد، با هدف ورود به بازارهای جدید، در سال ۱۹۹۸ تولید محصولات جدیدی را شروع کرد. مرکز تولید تایرهای سواری در آن سال در گرانیتویل راهاندازی شد.
قرن جدید و رویای همیشگی بریجستون
باوجود توسعه چشمگیر فعالیتها در کشورهای دیگر، ژاپنیها هیچگاه وطن را فراموش نکردند. مراکز جدید تولیدی و تحقیق و توسعه بریجستون، در شروع قرن ۲۱ در ژاپن راهاندازی شد. مرکز فنی محصولات صنعتی و شیمیایی (Chemical and Industrial Products Technical Center) با هدف داشتن یک هاب فناوری و نوآوری، در سال ۲۰۰۰ در یوکوهاما ژاپن شروع به کار کرد. هدف اصلی این هاب، کمک کردن به گسترش فعالیتهای بریجستون در بازارهای جدید بود. ژاپنیها میخواستند محصولات لاستیکی متنوع خود را با جدیت بیشتری تولید و توزیع کنند. این محصولات، در بخشی به نام Diversified Products طراحی و تولید میشدند.
سال ۲۰۰۰، با رخداد مهم دیگری هم برای بریجستون همراه بود. در این سال، جشن بزرگداشت یک قرن فعالیت فایراستون در صنعت لاستیک برگزار شد. جشنی که با یک کمپین بازاریابی گسترده بهنام FIRESTONE CENTENNIAL: A LEGEND, A CENTURY, A CELEBRATION در جهان به شهرت رسید.
شاید در نگاه اول، برندی به بزرگی بریجستون نیازی به برندسازی یا افزایش آگاهی نداشته باشد. منتهی متخصصان این حوزه اعتقاد دارند هیچ برندی از توسعه آگاهی بینیاز نیست. شرکت ژاپنی، در یکی از اقدامهای بزرگ خود با هدف افزایش آگاهی از برند، اسپانسرشیپ دیگری را در برنامههای خود جا داد: برگزاری مسابقههای گلف.
سری مسابقههای گلف WGC – Bridgestone Invitational برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ برگزار شد. مسابقهای که نام شرکت تایرسازی را یدک میکشد و امروز بهعنوان یکی از بزرگترین مسابقههای گلف در جهان شناخته میشود. این مسابقهها با حمایت بریجستون و مدیریت PGA TOUR در آکرون برگزار میشود که یکی از مناطق مهم در تاریخ شرکت فایراستون بوده است. مجموعهای از بهترین بازیکنان گلف جهان در این مسابقهها شرکت میکنند. در کنار مسابقهها، برنامههای خیریه و حمایت از محیط زیست هم برگزار میشود تا بریجستون، هرچه بیشتر برند خود را معرفی کند.
تولید تایر و تلاش برای ارائه خدمات جامع، همیشه جزو اولویتهای اصلی بریجستون بوده است. به همین دلیل، در سال ۲۰۰۷ شرکت Bandag در ایالات متحده به زیرمجموعههای بریجستون پیوست تا مجموعه خدمات این شرکت را کامل کند. شرکت جدید، خدمات تعمیر و بازیابی تایر را انجام میداد که خصوصا برای خریداران تایر سنگین مانند کامیون و اتوبوس خدمات ارزشمندی است. با خرید شرکت جدید، بریجستون به یک سرویسدهنده جامع در صنعت تایر در سرتاسر جهان تبدیل شد.
توسعه فعالیتها در دهه اول قرن ۲۱، محدود به خرید شرکتهای جدید و فعالیتهای اسپانسرشیپ نبود. بریجستون، در سال ۲۰۰۷ دو مرکز تولید تایرهای سبک سواری و کامیون سبک را در آمریکای لاتین راهاندازی کرد. این مراکز در برزیل و مکزیک کار خود را شروع کردند. با راهاندازی آنها، تعداد مراکز و کارخانههای تولیدی بریجستون در سرتاسر جهان به عدد ۴۷ رسید.
سالهای اخیر و وضعیت فعلی بریجستون
بریجستون در سالهای اخیر بیش از همیشه روی حفظ کیفیت محصولات، برندسازی و افزایش تنوع خدمات متمرکز بوده است. فعالیتهای اسپانسرشیپ که بخش جدانشدنی فرایندهای برندسازی در شرکتهای فعال در صنعت حملونقل محسوب میشود، در دهه دوم قرن ۲۱ هم ادامه پیدا کرد. در سال ۲۰۱۰، همکاری بریجستون با مسابقهها و تیمهای هاکی بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا کرد. اولین شرکت، تیم Nashville Predators در مسابقههای National Hockey League ایالات متحده بود که قراردادی طولانیمدت با ژاپنیها امضا کرد. این همکاری، منجر به راهاندازی مرکز Bridgestone Arena در نشویل شد که امروز بهعنوان یکی از مشهورترین استادیومها و ساختمانهای رویداد هاکی شناخته میشود.
برندسازی در قرن جدید محدود به اسپانسرشیپ نبود. ژاپنیها برنامههای جدیدی برای سالهای پیش روی شرکت تدوین کرده بودند. استراتژی جدید برند با نام The Bridgestone Essence در سال ۲۰۱۱ و همزمان با جشن هشتادمین سال فعالیت، رونمایی شد. این بهینهسازی و تغییر استراتژی، با هدف منسجمتر کردن هرچه بیشتر فعالیتهای بریجستون در سرتاسر جهان انجام شد. دو سال بعد، جشن ۲۵ سالگی ادغام بریجستون و فایراستون برگزار شد. در آن سال، بریجستون دیگر بهصورت رسمی بهعنوان بزرگترین شرکت تولیدکننده تایر و لاستیک در جهان شناخته شد.
در سمت محصولات، رونمایی از طراحیها و محصولات جدید با جدیت ادامه داشت. زیرمجموعه آمریکایی بریجستون، در سال ۲۰۱۴ تصمیم به راهاندازی مرکزی مخصوص تولید تایرهای آفرود گرفت. این مرکز در آیکن کانتی راهاندازی شد و امروز، انواع لاستیکهای نیمه سنگین مخصوص رانندگی آفرود را تولید میکند. لاستیکهایی که برای ماشینآلات و کامیونهای مخصوص کار در معدن و کشاورزی هم استفاده میشود.
یکی از بزرگترین نوآوریهای بریجستون در معرفی محصولات جدید، در همان سال ۲۰۱۴ رخ داد. خط تولید تایرهای DriveGuard در این سال راهاندازی شد. تایرهای این زیربرند، از حرفهایترین تایرهای run-flat محسوب میشوند. تایرهایی که درصورت سوراخ شدن هم آسیب جدی نمیبینند و راننده میتواند تا نزدیکترین مرکز تعمیر یا محل مناسب برای تعویض لاستیک، رانندگی کند. تایرهای بریجستون، اولین محصول در نوع خود بودند که برای همه خودروهای کوپه، سدان و وانتهایی که مجهز به رانفلت نبودند بهراحتی نصب میشدند.
یک سال بعد، دومین نوآوری مثالزدنی بریجستون معرفی شد. تایرهای جدید بریجستون، بهطور کامل از لاستیک متشکل از مواد طبیعی ساخته شدند. ۱۰۰ درصد مواد این لاستیکها، از درختچههایی استخراج شده بود که در بیابانهای خشک میرویند. این محصول، شامل فعالیتهای تخصصی و ادامهدار مراکز تحقیق و توسعه بریجستون بود.
سال ۲۰۲۰ با همه چالشها و بحرانهایی که برای همه صنایع بههمراه داشت، برای بریجستون با بلندپروازیهای بیشتر همراه بود. ژاپنیها باز هم پیام برند را در این سال تغییر دادند تا هرچه بیشتر، خود را شرکتی با خدمات جامع در صنعت لاستیک معرفی کنند. پیام برندی که از سال ۲۰۲۰ برای بریجستون استفاده میشود، Solutions for Your Journey است.
در همان سال، گالری نوآوری بریجستون هم در کدایرا سیتی توکیو راهاندازی شد که هدف اصلیاش، معرفی و تبلیغ تاریخ چندین ساله سامورایی صنعت لاستیکسازی است.
بریجستون امروز بزرگترین تولیدکننده تایر در جهان است.غولهایی همچون میشلین، گودیر، امآراف، کنتیننتال و پیرلی، هنوز در تلاش هستند تا این جایگاه را از شرکت ژاپنی بگیرند. شرکتی که طبق آخرین آمار، در بیش از ۲۴ کشور جهان، ۱۸۱ کارخانه تولیدی داشته و بیش از ۱۴۳ هزار کارمند دارد.
نویسنده: مهدی زارع سریزدی
منابع:
https://www.bridgestone.com/corporate/history/story/
https://www.bridgestoneamericas.com/en/company/foundations/history#1900s
نظر بگذارید