/کاتالوگ محصولات
کاتالوگ محصولات1394/9/2 10:12:33

تاریخچه شرکت نکسن/Nexen

نکسن تایر Nexen Tire یک شرکت کره‌ای (کره جنوبی) است که در سال ۱۹۴۲ تاسیس شد. این شرکت یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تایر در جهان محسوب می‌شود و محصولات خود را در بیش از ۱۴۰ کشور به فروش می رساند.نکسن تایر Nexen Tire به کیفیت و عملکرد بالای محصولات خود شهرت دارد و تا به حال جوایز متعددی را از جمله جایزه «تایر سال» از مجله «Tire Review» دریافت کرده است.

نکسن تایر Nexen Tire طیف گسترده‌ای از تایرها را برای انواع وسایل نقلیه تولید می‌کند، از جمله تایرهای سواری، تایرهای SUV، تایرهای کامیون و تایرهای یدک کش. این شرکت همچنین تایرهای مخصوصی برای شرایط آب و هوایی خاص، مانند تایرهای زمستانی و تایرهای رانندگی در برف، تولید می‌کند.

نکسن تایر در حال حاضر در ۱۵ کشور جهان دارای کارخانه تولید تایر است و بیش از ۲۵ هزار کارمند دارد. این شرکت به عنوان یکی از پیشروترین شرکت‌های تولید‌کننده تایر در جهان شناخته می‌شود و به دنبال نوآوری و ارائه محصولاتی است که نیازهای مشتریان خود را هرچه بهتر برآورده کند.

تأسیس و دهه‌های ابتدایی شکوفایی

در تاریخچه شرکت‌ها، داستان‌های کمی به اندازه داستان نکسن تایر Nexen Tire الهام‌بخش هستند. شرکتی که دهه‌های اولیه آن با روح تزلزل‌ناپذیر امید و عزم شکل گرفته بود. نکسن تایر Nexen Tire که در میان آشفتگی یک کشور جنگ زده متولد شد، (که قبلا به نام Heung-a Tire شناخته می شد)، مسیری قابل توجه را آغاز کرد که در نهایت آن را به یک نام آشنا در صنعت تایر تبدیل کرد.

تولد هیونگ آ تایر در سال ۱۹۴۲

بذر این سفر قابل توجه در سال ۱۹۴۲ زمانی و با تأسیس شرکت تایر Heung-a کاشته شد. در زمانی که جهان در هرج و مرج جنگ جهانی دوم غرق شده بود، رویاپردازان پشت Heung-a Tire جرأت کردند رویای آینده‌ای روشن تر را ببینند. آنها شاید نمی‌دانستند که تلاش های خستگی‌ناپذیرشان روزی به بازسازی یک ملت کمک خواهد کرد.

تغییر نام و امیدهای جدید

در سال ۱۹۵۲، در میان چالش‌های پس از جنگ و کشوری که با ضرر دست و پنجه نرم می‌کرد، Heung-a Tire نام تجاری خود را به Heung-a Tire CO., LTD تغییر داد. این تغییر آغاز دوره جدیدی برای شرکت بود، دورانی که با انعطاف پذیری و تعهد به پیشرفت مشخص می شد.

برخلاف همه احتمالات، Heung-a Tire در سال 1956 با تولید اولین تایر خودرو پس از جنگ ویرانگر کره، به یک نقطه عطف تاریخی دست یافت. این دستاورد گواهی بر روح تسلیم ناپذیر نیروی کار شرکت و تعهد آن به نوآوری بود. در زمانی که امید کمیاب بود، هیونگ آ تایر به مردم کره دلیلی داد تا به آینده ای روشن تر باور داشته باشند.

مسیر موفقیت به ندرت هموار است و مسیر Heung-a Tire نیز از این قاعده مستثنی نبود. در سال ۱۹۷۳، این شرکت توسط Wonpung Industry CO., LTD خریداری شد و البته با نام مستقل به کار خود ادامه داد. حرکتی که موقعیت آن را در صنعت مستحکم تر کرد. تنها سه سال بعد، در سال ۱۹۷۶، Heung-a Tire با عرضه سهام خود در بورس کره به یک نقطه عطف مهم دیگر دست یافت.

مدیریت مشترک توسط گروه Kukje

سال ۱۹۷۹ نقطه عطفی دیگر برای Heung-a Tire بود، زیرا وارد قرارداد مدیریت مشترک با Kukje Group شد. این مشارکت به شرکت اجازه داد تا از منابع و تخصص بیشتری استفاده کند و مسیر رشد خود را بیشتر کند.

تغییر نام به تایر Nexen

اوج این مسیر خارق‌العاده زمانی رخ داد که هیونگ-آ تایر نام تجاری خود را به نام نکسن تایر تغییر داد. این تغییر نام نه تنها نشان دهنده هویت جدید، بلکه نشان‌دهنده آرزوهای جهانی این شرکت بود. Nexen Tire از آغاز فروتنانه خود فراتر رفته و به یک برند شناخته شده جهانی مترادف با کیفیت و نوآوری تبدیل شده است.

دهه‌های اولیه کار Nexen تایر، از آغاز به کار آن به عنوان Heung-a تایر در سال ۱۹۴۲ تا تبدیل آن به Nexen تایر، فصل قابل توجهی در تاریخ صنعت کره است. در پس زمینه سختی، جنگ و عدم اطمینان، تعهد تزلزل ناپذیر Nexen Tire به امید، انعطاف پذیری و پیشرفت به عنوان چراغی از الهام می‌درخشد.

جهش نکسن تایر به سوی شهرت جهانی

مرحله دوم سفر Nexen با چشم‌اندازی جسورانه مشخص شد. چشم‌اندازی برای صعود به عنوان یک تولیدکننده قوی تایر و تصاحب جهان. این چالش جسورانه در کنار دوران جوانی اقتصادی آشکار شد و زمینه را برای Nexen Tire فراهم کرد تا نام خود را در تاریخچه‌ی تاریخ تولید تایر ثبت کند.
تعهد Nexen تایر به برتری در تولید تایر در نوامبر ۱۹۹۵ زمانی که این شرکت موفق به دریافت جایزه معتبر « صادرات ۱۰۰ میلیون دلاری» شد، به ثمر نشست.
در نوامبر ۱۹۹۴، نکسن تایر با کسب گواهینامه ISO 9001 به یک نقطه عطف مهم دست یافت. این گواهینامه گواهی بر تعهد تزلزل ناپذیر این شرکت به کیفیت و رضایت مشتری بود و استاندارد بالایی را برای آن‌ها ایجاد کرد.
مارس ۱۹۹۴ یک لحظه مهم دیگر هم در تاریخ این شرکت داشت؛ زیرا نام تجاری خود را به Woosung Tire تغییر داد.
در سال ۱۹۸۴، نکسن تایر ساخت یک کارخانه پیشرفته را در یانگسان کره جنوبی آغاز کرد. این تاسیسات که به نام کارخانه یانگسان شناخته می شود، تعهد شرکت به تولید انبوه تایرهای رادیال را نشان می‌داد و زمینه را برای ظرفیت تولید بیشتر و دسترسی جهانی فراهم می‌کرد.

در فوریه 1986، نکسن تایر وارد مدیریت مشترک با Woosung Group شد. این اتحاد استراتژیک منابع و پشتیبانی لازم را برای سرعت بخشیدن به رشد و گام برداشتن در مسیری به سوی شهرت جهانی به نکسن ارائه کرد.
از ژوئن ۱۹۸۷ تا ژوئیه ۱۹۹۱، نکسن تایر سرمایه‌گذاری مشترکی را با شرکت فروانسوی میشلن آغاز کرد تا به طور مشترک محصولاتی را تحت یک قرارداد همکاری فناوری تولید کنند. همکاری با میشلن هم از آن رخدادهای مهم تاریخ نکسن بود که دسترسی کره‌ای‌ها را به فناوری‌های به‌روز فرانسوی آسان‌تر می‌کرد.
تا سال‌های پایانی قرن بیستم، تعهد Nexen تایر به نوآوری و برتری، فراتر از مرزها گسترش یافته بود. در اکتبر ۱۹۹۱، این شرکت با Ohtch در ژاپن قرارداد همکاری فنی منعقد کرد که تبادل دانش را تقویت کرد و توانایی فنی ‌آن‌ها را افزایش داد.

نوآوری و توسعه جهانی

در سال ۲۰۰۰، نکسن تایر مرحله جدیدی از سفر خود را آغاز و اهداف بلندپروازانه‌ای را تعیین کرد و چشم انداز و ماموریت جدیدی را به کار گرفت.

قرن بیست و یکم شاهد پیشرفت Nexen Tire با محصولات نوآورانه و توسعه جهانی بود. در اینجا چند نقطه عطف کلیدی شرکت را در قرن حاضر می‌خوانید:

در فوریه سال ۲۰۰۰، این شرکت نام تجاری خود را به NEXEN TIRE تغییر داد و شروع یک دوره جدید را رقم زد. این تغییر با اعلام NEXEN CI جشن گرفته شد که به معنای هویتی تازه و تعهد مجدد به تعالی است.

در ژوئیه ۲۰۰۳، نکسن تایر یک بازسازی استراتژیک را با تمرکز بر محصولات پر سود آغاز کرد. از جمله این محصولات می‌توان تایرهای UHP (با عملکرد فوق العاده بالا) و SUV را نام برد.

گسترش جهانی نکسن تایر به طور جدی با تأسیس NEXEN TIRE America, Inc. در ایالات متحده در ژوئن ۲۰۰۵ آغاز شد. در نوامبر 2005، این شرکت با دریافت جایزه « صادرات ۲۰۰ میلیون دلاری»، نقطه عطف دیگری را رقم زد.

در اکتبر ۲۰۰۸، نکسن تایر با توسعه تایرهای UHP سری ۱۵ به یک شاهکار پیشگامانه دست یافت. در همان سال، در ماه دسامبر، نکسن تایر با تأسیس NEXEN TIRE Europe s.r.o دامنه فعالیت خود را به اروپا گسترش داد و حضور خود را در بازار اروپا تقویت کرد.

در نوامبر ۲۰۱۰، نکسن تایر با دریافت جایزه «صادرات ۵۰۰ میلیون دلاری» به یک نقطه عطف دیگر دست یافت.

دو سال بعد، Nexen Tire در کارخانه Changnyeong در کره جنوبی فعالیت خود را آغاز و قابلیت‌های تولیدی خود را بیشتر تقویت کرد.

جوایز صادرات یکی پس از دیگری در قرن جدید به نکسن اهدا شدند. در همان سال و در ماه در دسامبر، این شرکت به جایزه «صادرات ۷۰۰ میلیون دلاری» دست یافت و بار دیگر فروش جهانی رو به رشد خود را به نمایش گذاشت.

در نوامبر ۲۰۱۶، Nexen Tire شرکتی را در ژاپن تأسیس کرد و یک ورود استراتژیک به بازار ژاپن را نشان داد. کشوری که میزبان خودروسازان بزرگ با بازار جهانی بود و می‌توانست پله بزرگی برای رشد بیشتر کره‌ای‌ها باشد.

در سال ۲۰۱۹، نکسن تایر دستاوردهای متعددی را جشن گرفت. از جمله آن‌ها می‌توان به فروش جهانی بیش از۱/۶ میلیارد دلاری و دریافت جایزه «صادرات یک میلیارد دلاری» اشاره کرد. این شرکت همچنین مؤسسه تحقیقاتی مرکزی خود را در ماگوک، کره جنوبی، به نام THE NEXEN univerCITY افتتاح و بر تعهد خود به نوآوری تأکید کرد.

نوآوری در طراحی آج

نکسن تایر همیشه در طراحی آج پیشرو بوده است و آخرین نوآوری‌های آنها در این زمینه هم از این قائده مستثنی نیست.

یکی از ابداعات برجسته آنها فناوری «آج هوشمند» است که الگوی آج تایر را بر اساس شرایط رانندگی تنظیم می کند. چه در یک بزرگراه خشک در حال گشت و گذار باشید یا در یک شهر غرق باران حرکت کنید، آج هوشمند Nexen برای داشتن چسبندگی و هندلینگ بهینه وفق پیدا کرده و رانندگی ایمن و روان را تضمین می‌کند.

جدیدترین محصولات Nexen

تعهد Nexen تایر فقط به نوآوری به فناوری محدود نمی شود؛ بلکه به مجموعه محصولات آنها نیز گسترش می‌یابد. بیایید نگاهی به برخی از آخرین محصولات شرکت کره‌ای بیندازیم:

Nexen N9000: عملکرد حرفه‌ای

برای علاقه‌مندانی که به دنبال عملکرد بی‌نظیر هستند، Nexen N9000 یک انتخاب عالی است. این لاستیک که برای خودروهای اسپرت با عملکرد بالا طراحی شده است، چسبندگی استثنایی، هندلینگ دقیق و قابلیت‌های حرفه‌ای را در پیچ‌ها ارائه می‌کند.

ترکیب پیشرفته و طراحی آج لاستیک، آن را برای کسانی که هوس هیجان جاده‌های باز را دارند، ایده‌آل می‌کند.

Nexen ECO: صرفه‌جویی در مصرف سوخت

مجموعه ECO Nexen کاملا با هدف ایجاد تعادل بین بهره‌وری سوخت و راحتی سواری طراحی شده‌اند. این لاستیک‌ها دارای مقاومت غلتشی کم هستند که اتلاف انرژی پایین را به ارمغان می‌آورد.

Nexen All-Terrain: رانندگی در همه شرایط برای افراد ماجراجوی که عاشق کاوش در مسیرهای خاص هستند، تایرهای Nexen All-Terrain یک همراه عالی محسوب می‌شوند. این تایرهای خاص، کشش عالی را روی سطوح مختلف، از مسیرهای گل آلود گرفته تا زمین های سنگی، ارائه می‌دهند.

تایرهای نکسن مخصوص خودروهای سنگین

هنگامی که صحبت از وسایل نقلیه سنگین و شرایط جاده‌ای سخت می‌شود، Nexen تایر در تولید تایرهایی که از نظر عملکرد، دوام و ایمنی عالی هستند، شهرت دارد. بیایید نگاهی دقیق‌تر به برخی از معروف‌ترین محصولات نکسن تایر بیندازیم که برای خودروهای سنگین طراحی شده‌اند و اعتماد حرفه‌ای‌ها و علاقه‌مندان را به خود جلب کرده‌اند.

Nexen Roadian MTX

برای کسانی که مشتاق هیجان ماجراجویی‌های آفرود هستند، Nexen Roadian MTX به عنوان یک قهرمان بلامنازع شناخته می‌شود. این تایر مخصوص زمین گلی، طوری طراحی شده است که سخت‌ترین زمین‌ها را به‌راحتی فتح کند. الگوی آج خاص و دیواره‌های جانبی تقویت‌شده آن، کشش، دوام و محافظت فوق‌العاده‌ای را در برابر سوراخ شدن ایجاد می‌کند.

Nexen N’Fera RU5

وقتی صحبت از وسایل نقلیه سنگینی باشد که اغلب در بزرگراه‌ها حرکت می‌کنند، Nexen N’Fera RU5 بهترین انتخاب خواهد بود. این لاستیک بزرگراه، تمامی نیازهای هندلینگ و پایداری عالی را ارائه می‌دهد. لاستیک نکسن، برای خودروهای شاسی بلند، کراس اوورها و خودروهای بزرگ‌تر یک انتخاب عالی محسوب می‌شود.

Nexen Roadian HTX RH5

برای وسایل نقلیه سنگین و کامیون‌ها، تطبیق‌پذیری با جاده، یک خصوصیت کلیدی است و Nexen Roadian HTX RH5 دقیقاً آن را ارائه می‌کند. این لاستیک تعادلی بین راحتی در جاده و قابلیت پیمایش آفرود ایجاد می‌کند. ساختار مستحکم و طراحی آج ناهموار آن باعث ایجاد کشش عالی روی سطوح مختلف می‌شود.

Nexen Winguard Winspike WH62

هنگامی که هوای زمستان، چالش‌هایی مانند برف و یخ را به همراه دارد، Nexen Winguard Winspike WH62 به عنوان ناجی وسایل نقلیه سنگین وارد عمل می‌شود. این لاستیک زمستانی میخ دار برای ایجاد چسبندگی استثنایی در شرایط سخت زمستانی طراحی شده است. الگوی آج منحصربفرد و آرایش بهینه بند، ثبات و کنترل را در جاده‌های یخ زده تضمین می کند. با Winguard Winspike WH62، اپراتورهای وسایل نقلیه سنگین می توانند با اطمینان خاطر با سخت‌ترین آب‌وهوای زمستانی روبرو شوند.

Nexen N’Priz AH5

برای کسانی که به دنبال یک لاستیک مقرون به صرفه با عملکرد عالی هستند، Nexen N’Priz AH5 یک انتخاب عالی است. این تایر تمام نیازهای هندلینگ و کشش قابل اعتماد را در شرایط مختلف جاده ارائه می‌دهد. قیمت مقرون به صرفه آن، همراه با تعهد Nexen به کیفیت، آن را به گزینه‌ای محبوب برای دارندگان وسایل نقلیه سنگین تبدیل می‌کند.

وضعیت فعلی نکسن تایر

در اینجا برخی از آمارهای مهم از وضعیت فعلی Nexen Tire آورده شده است:

  • درآمد: ۱/۶ میلیارد دلار (۲۰۲۲)
  • تعداد پرسنل: ۲۵ هزار نفر
  • تیم مدیریت:
    • مدیر کل: پارک جونگ هون
    • مدیرعامل: سئونگ هیون چان
  • امکانات عملیاتی:
    • ۱۵ کارخانه تولیدی
    • ۳ مرکز تحقیق و توسعه در کره جنوبی، چین و ایالات متحده
  • دفتر مرکزی:یانگسان کره جنوبی
  • Nexen Tire یک شرکت سهامی عام است و سهام آن در بورس اوراق بهادار کره عرضه شده است.

نکسن تایر یک تولید کننده جهانی تایر پیشرو با تعهد قوی به کیفیت، نوآوری و پایداری است. این شرکت برای ادامه رشد در سال‌های آینده موقعیت خوبی دارد.

 

منابع:

https://www.nexentire.com/international/company/infomation/history/history03/index.php

https://en.wikipedia.org/wiki/Nexen_Tire

https://www.nexentire.com/international/

https://www.nexentireusa.com/app/default/files-module/local/documents/2021%20Nexen%20Tire%20Product%20Showcase.pdf

 

سنگین تایر با ارائه طیف گسترده ای از تایرهای صنعتی و راهسازی و مزایایی همچون ارسال  تا شهر دلخواه، امکان برگشت کالا تا یک هفته، تضمین بهترین قیمت و ضمانت اصل بودن محصولات در جهت رفع نیاز معدن‌داران،کارخانه داران و پیمانکاران گرامی به لاستیک های مصرفی اقدام نموده استپرسش و پاسخ در مورد لاستیک (تایر)

تامین کننده لاستیک لیفتراک ، لاستیک لودر ، لاستیک مینی لودر (بابکت) ، لاستیک جرثقیل و …

با ما در ارتباط باشید

02133541609 تهران – 07138385000 شیراز

 

 

تاریخچه شرکت تیرون کره/ Tiron

تیرون کره/ Tiron یکی از شرکت‌های مشهور تولید کننده تایر است که بیشتر با محصولات مخصوص وسایل نقلیه سنگین شناخته می‌شود. تایرهای لیفتراک، ماشین‌های سنگین و ماشین‌های مخصوص کشاورزی، محصولات مشهورتر تیرون هستند.اگرچه لاستیک خودروهای سواری هم در این شرکت تولید می‌شود.

برعکس شرکت‌های مشهورتر تولید لاستیک، وب‌سایت رسمی تیرون و همچنین منابع مرتبط با صنعت لاستیک در اینترنت، اطلاعات زیادی از تاریخچه این شرکت منتشر نکرده‌اند، اما مجموعه‌ای از اطلاعات موجود را در مقاله زیر می‌خوانید.

 

شرکت تیرون کره در سال ۱۹۶۵ توسط گروهی از کارآفرینان کره ای که علاقه زیادی به توسعه و تولید لاستیک های با کیفیت بالا داشتند، تاسیس شد. اولین کارخانه این شرکت در شهر گومی قرار داشت و در ابتدا تایرهایی برای خودروهای سواری و کامیون های سبک تولید می کرد.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، شرکت تیرون شروع به گسترش خط تولید خود کرد تا لاستیک‌های کامیون‌ها و اتوبوس‌های سنگین را هم پوشش بدهد. این شرکت همچنین شروع به صادرات تایرهای خود به سایر کشورهای آسیایی و آمریکای شمالی کرد.

در دهه ۱۹۸۰، شرکت تیرون سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام داد و یکی از اولین تولیدکنندگان تایر کره ای بود که تایرهای رادیال را توسعه داد. تایرهای رادیال این شرکت موفقیت بزرگی داشتند و به رشد شرکت تیرون کره به عنوان تولید کننده پیشرو تایر در کره کمک کردند. البته تیرون امروز با تایرهای بایاس هم بسیار شناخته می‌شود.

در دهه ۱۹۹۰، شرکت تیرون کره به گسترش خط تولید و حضور بین المللی خود ادامه داد. این شرکت کارخانه‌های جدیدی را در کره و چین افتتاح و شروع به صادرات لاستیک‌های خود به اروپا و آمریکای جنوبی کرد.

در دهه‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، شرکت تیرون کره به رشد و نوآوری خود ادامه داد. این شرکت فناوری‌های جدید تایر مانند تایرهای run-flat و لاستیک‌های با مقاومت غلتشی کم را توسعه داد. شرکت تیرون کره نیز حمایت مالی خود را از رویدادها و تیم های ورزشی گسترش داد و به یک برند بزرگ جهانی تبدیل شد.

امروزه شرکت تیرون کره یکی از پیشروترین تولیدکنندگان تایر در جهان است. این شرکت طیف گسترده ای از لاستیک‌ها را برای خودروهای سواری، کامیون‌های سبک، کامیون‌های سنگین، اتوبوس‌ها و وسایل نقلیه آفرود تولید می‌کند. لاستیک‌های شرکت تیرون تایر کره در بیش از 100 کشور جهان به فروش می رسد.

جدول زمانی رخدادهای تاریخی شرکت تیرون

۱۹۶۵: شرکت تیرون کره در گومی، کره تاسیس شد.

دهه ۱۹۷۰: شرکت تیرون شروع به صادرات تایرهای خود به سایر کشورهای آسیایی و آمریکای شمالی کرد.

دهه ۱۹۸۰: تیرون سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام داد و یکی از اولین تولیدکنندگان تایر کره‌ای شد که تایرهای رادیال را توسعه داد.

دهه ۱۹۹۰: شرکت تیرون خط تولید و حضور بین‌المللی خود را گسترش داد.

دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰: شرکت تیرون کره به رشد و نوآوری خود ادامه می‌دهد و به یک برند بزرگ جهانی تبدیل می‌شود.

ارتباط تیرون و Hung-A

در حال حاضر، تیرون یکی از زیر مجموعه‌های شرکت Hung-A، تولید کننده تایر در کره جنوبی است. Tiron Tire در سال ۲۰۱۶ برای ورود به ایالات متحده، با نام Hung-A USA تأسیس شد، اما در سال ۲۰۲۰ به Tiron Tires and Wheels USA Inc. تغییر نام داد تا بهتر نام تجاری خود را در بازار ایالات متحده تثبیت کند.

همان‌طور که گفتیم، تیرون در تولید لاستیک‌های آفرود (OTR) و تجاری تخصص دارد. این شرکت تایرها را در کارخانه‌های کره جنوبی و اندونزی تولید می‌کند. لاستیک های Tiron Tire با نام تجاری Tiron در بازار ایالات متحده و با نام تجاری Hung-A در بازارهای دیگر به فروش می رسند.

شرکت Hung-A یکی از تولیدکنندگان پیشرو تایر در کره است و در بین 70 تولیدکننده برتر تایر در سراسر جهان قرار دارد. این شرکت طیف گسترده‌ای از لاستیک‌ها را تحت برندهای گوناگون برای خودروهای سواری، کامیون‌های سبک، کامیون های سنگین، اتوبوس‌ها و وسایل نقلیه آفرود می‌کند.

شرکت فوق دارای برندهای تیرون،تینگا و هانگا می باشد.

تاریخچه Hung-A

شرکت HUNG-A Industry Limited که تولد آن به سال ۱۹۵۱ باز می‌گردد، به عنوان یک نیروی پیشگام در صنعت تولید جهانی ظاهر شده است. این شرکت عظیم کره جنوبی که دفتر مرکزی آن در بوسان قرار دارد، دارای تاریخچه‌ای غنی بوده که با نقاط عطف، نوآوری‌ها و توسعه بین‌المللی قابل توجه مشهور شده است. در این بخش، به تکامل شرکت HUNG-A می‌پردازیم و سفر آن را از یک شرکت محلی به یک بازیگر جهانی دنبال می‌کنیم.

دهه ۱۹۵۰ – پایه‌گذاری

شرکت HUNG-A مسیر قابل توجه خود را در ژوئن ۱۹۵۱ آغاز کرد، زمانی که در Junpo-Dong، بوسان تأسیس شد. در آغاز، این شرکت در درجه اول بر بازار داخلی خود متمرکز بود.

دهه ۱۹۶۰ – ورود به بازار ایالات متحده

در سال ۱۹۶۰، HUNG-A با ورود به بازار بسیار رقابتی ایالات متحده، گام مهمی برداشت. این حرکت جسورانه نشان دهنده قصد این شرکت برای گسترش ردپای خود فراتر از کره جنوبی بود. علاوه بر این، در طول این دهه، HUNG-A گواهینامه KS را دریافت کرد که گواهی بر تعهد آن‌ها به کیفیت محسوب می‌شد.

دهه ۱۹۷۰ – همکاری‌های جهانی

دهه ۱۹۷۰ با پیگیری HUNG-A برای تعالی فناوری از‌طریق همکاری‌های بین‌المللی همراه بود. در سال ۱۹۷۰، این شرکت با شرکت Kyowa ژاپن، با تمرکز بر فناوری تایر و تیوپ دوچرخه، مشارکت فناورانه را آغاز کرد. این مشارکت راه را برای نوآوری و رشد هموار کرد.

علاوه بر این، HUNG-A در سال ۱۹۷۳ از طریق ارتباط با RALF BOHLE GmbH، دامنه خود را به بازار اروپا گسترش داد. این حرکت حضور جهانی و عرضه محصولات آن را متنوع کرد.

دهه ۱۹۸۰ – تحکیم و گسترش

دهه ۱۹۸۰ دوره تثبیت و گسترش HUNG-A را رقم زد. این شرکت تأیید JIS را به دست آورد و موقعیت خود را به عنوان یک تولید‌کننده قابل اعتماد مستحکم کرد. در سال ۱۹۸۵، HUNG-A با ساخت دومین کارخانه خود گامی استراتژیک برداشت. علاوه بر این، شرکت Pacific Valve Industrial Co., Ltd. را در یک سرمایه‌گذاری مشترک با ژاپن تأسیس و مشارکت های بین‌المللی خود را بیشتر تقویت کرد.

دهه ۱۹۹۰ – یک دهه تحول

دهه ۱۹۹۰ یک دوره دگرگون‌کننده برای HUNG-A بود. در سال ۱۹۹۰، این شرکت با تأسیس یک کارخانه و شعبه دیگر، حضور جهانی خود را گسترش داد: HUNG-A اندونزی.

گسترش بیشتر در سال ۱۹۹۶ با تأسیس شرکت HUNG-A FORMING Co., Ltd. و کسب گواهینامه سیستم کیفیت ISO9001 رخ داد.

دهه ۲۰۰۰ – تنوع و تضمین کیفیت

در اوایل دهه ۲۰۰۰ با تأسیس SUNTEL Co., Ltd تنوع به مجموعه HUNG-A آورده شد. به طور همزمان، این شرکت تعهد خود را به کیفیت با صدور گواهینامه سیستم کیفیت OS-9000 در سال ۲۰۰۲ تقویت کرد.

در سال ۲۰۰۶، HUNG-A گواهینامه ISO/TS16949 و گواهینامه ISO14001 را در سال ۲۰۰۷ به دست آورد که تعهد خود را به پایداری زیست محیطی و شیوه‌های تولید پاک نشان می‌داد.

در دسامبر 2007، HUNG-A با تاسیس H.A TECH Co., Ltd.، فعالیت‌های خود را گسترش داد و تعهد خود را به نوآوری و رشد تکنولوژیکی برجسته کرد.

بزرگترین رقبای Tiron Tire

بازار لاستیک و تایر در سطح منطقه‌ای و جهانی همیشه پر از رقابت‌های سنگین بوده است. کره به‌عنوان یکی از مهدهای تولید لاستیک، زادگاه بسیاری از برندهای جدی این بازار است. تایر تیرون هم به‌عنوان یک کره‌ای، رقابت شدیدی را هم از سوی هم‌وطن‌های خود و هم شرکت‌های بزرگ از کشورهای دیگر، احساس می‌کند.

 بررسی برخی از بزرگ‌ترین رقبا را در ادامه می‌خوانید:

  • تایر کومهو Kumho: تایر Kumho بزرگ‌ترین تولیدکننده تایر در کره است و حضور پررنگی در بازار جهانی تایر دارد. Kumho Tire طیف گسترده‌ای از لاستیک‌ها را تولید می کند.
  • هانکوک تایر: تایر هانکوک دومین تولیدکننده بزرگ تایر در کره و از لحاظ رشد، یکی از سریع‌ترین تولیدکنندگان تایر در جهان است. هانکوک تایر طیف گسترده‌ای از لاستیک‌ها را برای خودروهای سواری، کامیون‌های سبک، کامیون‌های سنگین، اتوبوس‌ها و وسایل نقلیه آفرود تولید می‌کند.
  • تایر نکسن Nexen: نکسن تایر سومین تولید‌کننده بزرگ تایر در کره و یک بازیکن به سرعت در حال رشد در بازار جهانی تایر است.
  • فدرال: تایر فدرال یک تولیدکننده تایر تایوانی است که حضور پررنگی در بازار تایر کره دارد.

این شرکت ها بر سر عوامل متعددی از جمله قیمت، کیفیت، عملکرد و شناخت برند با Tiron Tire رقابت می‌کنند. تیرون یک برند نسبتا جدید در بازار تایر کره است، اما پشتوانه آن تجربه و تخصص شرکت Hung-A است. تیرون متعهد است تایرهای OTR و تجاری را با بالاترین کیفیت در اختیار مشتریان خود قرار دهد.

علاوه بر تولیدکنندگان تایر کره ای، تیرون با رقابت تولیدکنندگان جهانی تایر مانند میشلین، بریجستون و کانتیننتال نیز مواجه است. این شرکت‌ها حضور پررنگی در بازار تایر کره و دیگر نقاط جهان دارند و طیف وسیعی از لاستیک های باکیفیت را ارائه می‌دهند.

تیرون باید با تمرکز بر نقاط قوت خود، مانند تعهد به کیفیت و تمرکز بر OTR و تایرهای تجاری، خود را از رقبا متمایز کند. تیرون تایر همچنین نیاز به سرمایه‌گذاری در بازاریابی و برندسازی برای ایجاد آگاهی از برند خود و جذب مشتریان جدید دارد.

جدیدترین محصولات تیرون

در دنیای همیشه در حال توسعه ماشین آلات سنگین و تجهیزات معدن، قابلیت اطمینان و عملکرد بسیار مهم است. تیرون تایر در این بازار پررقابت با عرضه محصولات و فناوری‌های جدید، خود را در مسیر پیشرفت نشان می‌دهد. برخی از جدیدترین محصولات این شرکت را در ادامه می‌بینید.

OTR 641S

برای خریدارانی که از لودر و بولدوزر در محیط‌های استخراج زیرزمینی استفاده می‌کنند، OTR 641S یک انتخاب عالی است. این لاستیک دارای یک آج بسیار عمیق صاف است که کشش و پایداری استثنایی را در زمین‌های چالش برانگیز ارائه می‌دهد. چیزی که آن را متمایز کرده، محافظ دیواره تقویت شده است که دوام را حتی در سخت‌ترین شرایط تضمین می کند. ترکیب خاص و طراحی الگوی صاف، OTR 641S را در برابر حرارت و برش مقاوم کرده و آن را به یک لاستیک ارزشمند برای عملیات معدن‌کاری زیرزمینی تبدیل می‌کند.

OTR HS640S

OTR HS640S کاربرد مشابه با OTR 641S داشته و آج بسیار عمیق و صاف و محافظ دیواره جانبی تقویت‌شده دارد. این لاستیک که برای کاربرد بهتر در عملیات لودر و بولدوزر طراحی شده است، چسبندگی و طول عمر بیشتر را تضمین می‌کند. در همه شرایط، چه یک سایت ساخت‌و‌ساز یا یک سایت معدن، OTR HS640S برای عملکرد مداوم، قابل اعتماد است.

OTR HS432

لودرهایی که روی سطوح صخره‌ای و در محیط‌های معدن کار می کنند به دوام و کشش استثنایی نیاز دارند. شرکت تیرون تایر این چالش را با OTR HS432 برطرف کرده است. این لاستیک دارای آج بسیار عمیق و ترکیب مقاوم در برابر بریدگی است که آن را به انتخابی ایده‌آل برای زمین‌های سنگی تبدیل می‌کند. توانایی آن در تحمل شرایط سخت تضمین می‌کند که لودرهای چرخ می‌توانند به طور موثر حتی در سخت‌ترین محیط‌ها کار کنند.

AGR HS610

در بخش کشاورزی، AGR HS610 با پروفیل‌های لوگ طراحی شده خاص خود، متمایز است. این تیغه‌ها قدرت کشش کامل را فراهم کرده و ماشین‌آلات کشاورزی را قادر می‌سازند تا به راحتی در زمین‌های مختلف کار کنند. علاوه بر این، ویژگی خود تمیز شوندگی تضمین می‌کند که لاستیک‌ها چسبندگی خود را حتی در شرایط گل آلود یا چالش برانگیز حفظ کنند. AGR HS610 همچنین دارای مقاومت برش عالی است که آن را به یک انتخاب قابل اعتماد برای نیازهای کشاورزی مدرن تبدیل می‌کند.

آخرین محصولات تایر شرکت تیرون، از جمله OTR 641S، OTR HS640S، OTR HS432، و AGR HS610، تعهد تزلزل ناپذیر این شرکت به نوآوری و عملکرد بهتر را نشان می‌دهد. این تایرها برای پاسخگویی به نیازهای خاص اپراتورهای لودر، بولدوزر، لودر چرخ و اپراتورهای تجهیزات کشاورزی مهندسی شده‌اند و قابلیت اطمینان و دوام مورد نیاز برای برتری در صنایع مربوطه را برای آن‌ها فراهم می‌کنند. با محصولات جدید شرکت تیرون تایر، آینده ماشین آلات سنگین و کشاورزی امیدوارکننده تر به نظر می رسد.

 

منابع

https://hunga.com/ENG/company/intro_02.asp

https://hunga.com/ENG/product/newgood.asp

http://www.tiron.kr/image/KOR/product/2014eng_forinni.pdf

http://tiron.kr/ENG/company/bi.asp

https://www.tirebusiness.com/news/specialty-tire-maker-hung-usa-rebrands-tiron-tires-and-wheels-usa

 

 

تاریخچه شرکت گودیر (Goodyear tire & Rubber company)

مقدمه

نگاهی به تاریخچه شرکت گودیر

شرکت گودیر با نام کامل Goodyear Tire & Rubber Company یک شرکت چندملیتی آمریکایی تولیدکننده تایر است که در سال ۱۸۹۸ توسط فرانک سیبرلینگ در اکرون، اوهایو تأسیس شد. Goodyear تایرهایی برای وسایل نقلیه سواری، هواپیما، کامیون‌های تجاری، خودروهای نظامی و پلیس، موتورسیکلت‌ها، RVها، اتومبیل‌های مسابقه و ماشین‌آلات سنگین آفرود تولید می‌کند. این شرکت همچنین مجوز برند Goodyear را به تولیدکنندگان تایر دوچرخه می‌دهد، که پس از یک وقفه در تولید بین سال‌های ۱۹۷۶ و ۲۰۱۵ به این صنعت بازگشت. Goodyear یکی از پنج تولیدکننده برتر تایر در جهان به همراه Bridgestone (ژاپن)، Michelin (فرانسه)، Continental (آلمان) و MRF (هند) محسوب می‌شود.

سال‌های ابتدایی و تاسیس شرکت Goodyear Tire & Rubber Company

داستان تأسیس شرکت Goodyear Tire & Rubber Company در سال ۱۸۹۸، قابل‌توجه به نظر می‌رسد، زیرا آغاز آن چندان خوش‌یمن نبود. بنیانگذار ۳۸ ساله، فرانک ای. سیبرلینگ، کارخانه اول شرکت را با پیش‌پرداخت ۳۵۰۰ دلاری خریداری کرد – با استفاده از پول وام گرفته‌شده از برادر زنش، Lucius C. Miles.

در سال‌های ابتدایی فعالیت، لاستیک و پنبه که اجزای حیاتی این صنعت بودند، باید از نیمه راه دور دنیا به شهری محصور در خشکی که تنها حمل‌ونقل ریلی محدودی داشت، حمل می‌شدند. حتی مردی که نام شرکت به یاد او نامگذاری شده است یعنی چارلز  گودیر، ۳۰ سال قبل از آن به دلیل فقر درگذشته بود.

با این حال، زمان‌بندی راه‌اندازی یک شرکت تایر در آن سال‌ها عالی بود. تب دوچرخه‌سواری در دهه ۱۸۹۰ رونق داشت. اولین اتومبیل‌ها کم‌کم وارد بازار می‌شدند و جامعه خریداران درحال رشد بود. حتی رکود سال ۱۸۹۳ نیز در حال فروکش کردن بود. بنابراین در ۲۹ اوت ۱۸۹۸، شرکت Goodyear با سرمایه اولیه صد هزار دلاری ثبت شد.

David E. Hill که ۳۰ هزار دلار از سهام شرکت را خریداری کرده بود، اولین مدیر گودیر شد. اما این بنیانگذار پویا و آینده‌نگر، فرانک ای. سیبرلینگ بود که نام را انتخاب و علامت تجاری خاص آن را تعیین کرد. علامت تجاری پای بالدار یا وینگ‌فوت (Wingfoot)، که در طراحی آن از مجسمه ننو Mercury در خانه سیبرلینگ الهام گرفته شده است، در طول سال‌ها تغییر کرده، اما همچنان بخشی جدایی‌ناپذیر از امضای Goodyear محسوب می‌شود.

گودیر با تنها ۱۳ کارمند، تولید خود را در ۲۱ نوامبر ۱۸۹۸ با خط تولیدی از تایرهای دوچرخه و کالسکه، پد نعل اسب و چیپ‌های پوکر آغاز کرد. اولین حقوق ثبت‌شده شرکت، ۲۱۷/۸۶ دلار بود که بر اساس دستمزد رایج ۱۳ تا ۲۵ سنت در ساعت برای یک روز ۱۰ ساعته پرداخت می‌شد. پس از اولین ماه کامل فعالیت، فروش به ۸۲۴۶ دلار رسید. از اولین تایر دوچرخه در سال 1898، Goodyear به سمت تبدیل شدن به بزرگترین شرکت تایر جهان رکاب زد، عنوانی که در سال ۱۹۱۶ با اتخاذ شعار «بیشتر مردم تایرهای Goodyear سوار می‌شوند تا هر نوع دیگری» به دست آورد و در سال 1926 به بزرگترین شرکت لاستیک جهان تبدیل شد.

امروز، Goodyear فروشی بیش از 20 میلیارد دلار دارد، اگرچه 53 سال طول کشید تا شرکت به اولین نقطه عطف یک میلیارد دلاری دست یابد. و همه چیز در یک کارخانه تبدیل‌شده تخته‌ای کاه در سواحل رودخانه کوچک Cuyahoga در East Akron، Ohio آغاز شد. در طول سال‌ها، در تمام آن دیروزها، انبوهی از اولین‌ها و حقایق و ارقام ظاهر می‌شود که نشان‌دهنده شکل‌گیری یک شرکت است.

رخدادهای مهم تا دهه‌های ابتدای قرن بیستم

سال‌های پایانی قرن ۱۹ و ابتدای قرن بیستم، برای گودیر با رخدادها و دستاوردهای مهمی همراه بود. در ادامه، برخی از این رخدادها را به‌صورت خلاصه مرور می‌کنیم:

نشان تجاری وینگفوت که در بالا معرفی کردیم، برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ در یکی از تبلیغات گودیر در مجله Saturday Evening Post استفاده شد. از مهم‌ترین رخدادهای این سال می‌توان به تولید اولین تایرهای مشهور به straight-side یا «تایر سیمی مستفیم» اشاره کرد. در این نوع از تایرها، سیمی به دور لبه تایر بافته می‌شود تا شکل خود را حفظ کند. تایرهای مذکور، بیشتر برای وسایل نقلیه سنگین کاربرد دارند.

یک سال بعد، شرکت آمریکایی برای افزایش تولید خود، کارخانه‌ای بزرگ‌تر و مدرن‌تر با ابعادی حدود چهار برابر کارخانه قبلی راه‌اندازی کرد. از اتفاق‌های مهم آن سال‌ها همچنین می‌توان به یک تغییر مدیریتی اشاره کرد که طی آن، لوسیوس مایلز به‌عنوان مدیر گودیر مشغول به کار شد. همچنین اولین پتنت تایرهای تیوبلس هم در سال ۱۹۰۳ توسط پائول لیچفیلد ثبت شد که تأثیر بزرگی در ادامه تاریخ صنعت داشت.

از دستاوردهای مهم گودیر در آن سال‌ها می‌توان به توسعه لبه قابل جدا شدن را برای لاستیک‌ها اشاره کرد. قبل از این، لاستیک‌ها روی لبه‌هایی که یک تکه بودند نصب می‌شدند که تعویض لاستیک پنچر را دشوار می‌کرد. لبه قابل جدا شدن تعویض لاستیک را آسان‌تر کرد که یک پیشرفت عمده در ایمنی و راحتی بود.

لبه قابل جدا شدن توسعه یافته توسط گودیر از دو قسمت تشکیل شده بود: خود لبه و نشیمن لبه. لبه از فلز ساخته شده بود و یک لبه داشت که روی لبه چرخ می‌رفت. نشیمن لبه از لاستیک ساخته شده بود و شیار لبه لاستیک را در جای خود نگه می‌داشت.

تا سال ۱۹۰۵، شرکت آمریکایی به رشد قابل‌قبولی رسیده بود. آن‌ها در تولید و فروش تایرهای کالسکه، به رهبر بازار تبدیل شدند. در این سال، تعداد کارمندان به ۳۰۰ نفر رسیده بود که در ۲۸ دپارتمان فروش فعالیت می‌کردند.

یک سال بعد، فرانک سیبرلینگ به‌عنوان مدیر شرکت انتخاب شد.

همکاری با غول خودروسازی

سال ۱۹۰۷ با همکاری بزرگی با گودیر همراه بود. شرکت آمریکایی، با فورد وارد همکاری شد و ۱۲۰۰ حلقه لاستیک برای خودروی Model T تولید کرد. در همان سال، اولین تایر مخصوص خودروهای برقی با نام Goodyear Cord معرفی و تولید شد. تولیدهای جدید، نیاز به کار بیشتر داشتند و به همین دلیل، اولین شیفت شب کارخانه هم شروع به فعالیت کرد. 

برای افزایش فروش و توسعه فعالیت، اهدای نمایندگی و مجوز فروش در همان دهه ابتدایی قرن بیستم شروع شد. گودیر، لبه‌های قابل جدا شدن (rim) تایرهای خود را به‌صورت مستقیم به خودروسازها می‌فروخت تا در محصولات خود استفاده کنند. همچنین رقبا می‌توانستند با خرید مجوز، این لبه‌ها و تایرهای قابل جدا شدن را تولید کنند و بفروشند.

در سال‌های پایانی دهه ۱۹۱۰، گودیر توسعه تولید و همچنین راه‌اندازی واحدهای تحقیق و توسعه را در دستور کار قرار داد. اولین طراحی‌های مخصوص شرایط متنوع آب و هوایی، جزو دستاوردهای واحد تحقیق و توسعه در همان سال‌ها بودند.

از دستاوردهای مهم دیگر می‌توان به اولین تایر نیوماتیک لاستیکی برای هواپیماها اشاره کرد که در شرکت آمریکایی تولید شد. تا قبل از آن، پیشگامان پرواز از تایرهای دوچرخه استفاده می‌کردند.

توسعه بین‌المللی

با ورود به دهه ۱۹۲۰، توسعه بین‌المللی فعالیت‌های گودیر جدی‌تر شد. آن‌ها اولین زیرمجموعه و کارخانه تولیدی خارج از خاک‌های ایالت متحده را در سال ۱۹۱۰ در اونتاریو کانادا راه‌اندازی کردند. البته این کارخانه و واحد، حاصل خرید یک کارخانه در آن شهر بود. از رخدادهای مهم این سال می‌توان به اختراع و راه‌اندازی اولین دستگاه تست تایر هواپیما اشاره کرد که به‌نوعی نسل اول دینامومترهای امروزی بود.

همکاری با پیشگامان صنعت هواپیمایی، در سال ۱۹۱۱ با چند رکورد برای گودیر همراه بود. اولین پرواز پستی ایالات متحده با هواپیمایی مجهز به تایرهای گودیر انجام شد. همچنین اولین پرواز بین قاره‌ای و رکورد پرواز در آن سال هم با هواپیمایی انجام شد که تایرهای گودیر داشت.

فرایندهای توسعه‌ای در سال‌های بعد باعث شدند که اولین بیمارستان صنعتی مخصوص کارگران و اولین مجله مخصوص کارمندان به‌نام Wingfoot Clan در سال ۱۹۱۲ راه‌اندازی و چاپ شوند. همچنین توسعه فعالیت‌ها به اروپا هم با راه‌اندازی دفتر لندن شرکت، شروع شد.

تولید محصولات لاستیکی، به جز تایر، از اقدام‌های مهم گودیر بود که افزایش فروش و سودآوری را به‌همراه داشت. در سال ۱۹۱۳، اولین نوار نقاله لاستیکی گودیر به‌عنوان یکی از این محصولات تولید شد. از فعالیت‌های توسعه‌ای دیگر می‌توان به خرید آسیاب پنبه در کنتیکوت و شروع ساخت کارخانه در ریودوژانیرو اشاره کرد. در سال‌های بعد، استرالیا، آرژانتین و آفریقای جنوبی هم میزبان شرکت بودند. برنامه‌های آموزش کارمندان از فعالیت‌های دیگر مهم شرکت آمریکایی در این سال بودند.

مسابقه‌های Indianapolis 500 از مهم‌ترین مسابقه‌های اتومبیلرانی در آن سال‌ها بودند که گودیر در سال ۱۹۱۴ به‌نوعی فرمانروای آن‌ها بود. خودروهای مسابقه‌‌ای سال ۱۹۱۴، همگی از تایرهای گودیر استفاده می‌کردند.

تا سال ۱۹۱۶، گودیر فرایندهای توسعه‌ای را به‌حدی قوی پیش برده بود که به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده تایر در جهان شناخته شد. شعار تبلیغاتی شرکت آمریکایی پس از رسیدن به این دستاورد، این جمله بود:

More people ride on Goodyear tires than on any other kind

در سال‌های پایانی دهه ۱۹۲۰، گودیر باوجود رسیدن به دستاوردهای بسیار بزرگ، هنوز در مسیر توسعه بود. کارخانه جدیدی در لس آنجلس شروع به فعالیت کرد و همچنین محصولات جدیدی همچون اولین تانک‌های ضد گلوله گازوئیل، توسط شرکت آمریکایی معرفی و تولید شدند.

سایه سیاه جنگ

با ورود به دهه ۱۹۳۰، سایه سیاه جنگ جهانی اول روی صنعت تایر و همچنین تولید و فروش گودیر تأثیر گذاشت. تولید شرکت در سال ۱۹۲۰ از ۸۳۷ هزار به ۱۱۸ هزار کاهش یافت. تولید در کارخانه آکرون بسیار کم شد و بحران‌های مالی جنگ، یکی پس از دیگری خودشان را نشان دادند.

در سال ۱۹۲۴، آمریکایی‌ها یک joint venture با شرکت Luftschiffbau Zeppelin آلمانی تشکیل دادند تا شرکت Goodyear-Zeppelin Corporation تشکیل شود. از اواخر دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، این شرکت با Goodyear همکاری کرد تا دو زپلین در ایالات متحده بسازد. این مشارکت حتی زمانی ادامه داشت که زپلین تحت کنترل نازی‌ها بود و تنها پس از آغاز جنگ جهانی دوم به پایان رسید.

توسعه در میانه قرن بیستم

Paul Litchfield ، مخترع تایر بدون تیوب برای اتومبیل که مشارکت با زپلین را مدیریت کرده بود، به‌عنوان مدیر کل و رئیس هیئت مدیره Goodyear انتخاب شد.

در ۵ اوت ۱۹۲۷، Goodyear عرضه اولیه عمومی خود را انجام داد و در بورس اوراق بهادار نیویورک فهرست شد. این رخداد، یکی از مهم‌ترین رخدادهای تاریخی هر شرکت بزرگ است که سرازیر شدن سرمایه و رشد نمایی را به‌همراه دارد.

تا سال ۱۹۳۰، گودیر در تولید آنچه بعدا به‌عنوان «تایر توندرا» برای هواپیماهای کوچک شناخته می شد، پیشگام شد. این تایرها مجموعه‌های چرخ و تایر هواپیمایی با فشار کم بودند. آن‌ها در ابتدا در اندازه‌های تا ۴۶ اینچ (۱۱۷ سانتی‌متر) تولید شدند.

در طی چند دهه آینده ، Goodyear به یک شرکت چند ملیتی تبدیل شد. در سال ۱۹۳۵، شرکت آمریکایی، رقیب خود یعنی Kelly-Springfield Tire را خریداری کرد. در طول جنگ جهانی دوم، گودیر جنگنده‌های F4U Corsair را برای نیروی دریایی ایالات متحده تولید می‌کرد.

در بحبوحه جنگ، Goodyear در میان ۳۰ شرکت برتر ایالات متحده از نظر ارزش قراردادهای تولید جنگی قرار داشت. البته جنگ جهانی دوم باعث انحلال مشارکت Goodyear-Zeppelin در دسامبر ۱۹۴۰ شد که خسارت‌هایی را هم برای هر دو طرف به‌همراه داشت. 

تنوع فعالیت‌ها در دوران جنگ و پس از آن ادامه داشت تاحدی که در سال ۱۹۵۶، آن‌ها یک کارخانه پردازش هسته‌ای در اوهایو داشتند.

معجزه و چالش رادیال

گودیر تنها یکی از پنج شرکت بزرگ تولید‌کننده لاستیک در ایالات متحده در سال ۱۹۷۰ بوده که تا به امروز مستقل باقی مانده است. موفقیت Goodyear تا حدی به دلیل چالشی بود که فناوری تایر رادیال ایجاد کرد و واکنش‌های متنوعی ازسوی تولیدکننده‌ها به آن داده شد. در آن زمان، کل صنعت لاستیک ایالات متحده از فناوری bias-ply قدیمی استفاده می‌کرد. برآوردها برای مجهز کردن کارخانه‌ها با ماشین آلات و ابزار جدید برای تولید محصول جدید یعنی لاستیک رادیال، بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ میلیون دلار بود. این مبلغ قابل توجهی در یک کسب و کار با حاشیه سود پایین بود. به‌هرحال، بازار ایالات متحده به آرامی به سمت تایر رادیال در حال حرکت بود. همانطور که قبلاً در اروپا و آسیا اتفاق افتاده بود. به‌هرحال، فناوری که رقیب فرانسوی یعنی میشلن توسعه داده بود، به‌سرعت صنعت را تغییر می‌داد.

وقتی چارلز جی. پیلیود جونیور در سال ۱۹۷۴ به‌عنوان مدیرعامل انتخاب شد، با یک تصمیم سرمایه گذاری مهم در مورد تایر رادیال روبرو شد که امروزه سهم بازار آن نزدیک به ۱۰۰ درصد است. باوجود انتقادهای شدید در آن زمان، پیلیود با قدرت در کارخانه‌های جدید و ابزارسازی برای ساخت تایر رادیال سرمایه گذاری کرد.

سام گیبارا، که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ هدایت Goodyear را بر عهده داشت‌، خاطرنشان کرده است که بدون اقدام‌ها و سرمایه‌گذاری‌های پیلیوود، شرکت آمریکایی زنده نمانده بود.

فروش شرکت گودیر در سال ۱۹۶۹ به سه میلیارد دلار رسید. پنج سال بعد، فروش پنج میلیارد دلاری ثبت شد و Goodyear در ۳۴ کشور فعالیت می کرد. در سال ۱۹۷۸، کارخانه اصلی اکرون به یک مرکز فنی برای تحقیقات و طراحی تبدیل شد و تا سال ۱۹۸۵، فروش جهانی آمریکایی‌ها از ۱۰ میلیارد دلار فراتر رفت.

نگاه به آینده

گودیر در حال حاضر بیش از ۶۸ هزار کارمند در سراسر جهان دارد و محصولات خود را در بیش از ۲۰۰ کشور و منطقه به فروش می رساند. شرکت آمریکایی، طیف گسترده‌ای از تایرهای سواری، تایرهای کامیون، تایرهای کشاورزی، تایرهای صنعتی و تایرهای هواپیما را تولید می‌کند. امروز این شرکت همچنین در زمینه تولید تایرهای بدون هوا و تایرهای Run-Flat فعالیت دارد.

 

در سال‌های اخیر، گودیر سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام داده و درحال توسعه تایرهای جدیدی با فناوری‌های پیشرفته است.

برخی از جدیدترین محصولات گودیر عبارتند از:

  • Eagle F1 SuperSport: این تایر سواری حرفه‌ای فانکشنال، برای رانندگی اسپرت و در جاده های خشک و خیس طراحی شده است.
  • Assurance WeatherReady: این تایر سواری در دسته all-season برای رانندگی در شرایط مختلف آب و هوایی طراحی شده است.
  • Wrangler DuraTrac: این تایر آفرود برای رانندگی در شرایط سخت و ناهموار طراحی شده است.
  • OptiGrip Cargo: این تایر کامیون برای رانندگی در مسافت های طولانی و حمل بار سنگین طراحی شده است.  

 

شرکت آمریکایی همچنین هنوز در زمینه ساخت تایرهای مسابقه‌ای فعالیت دارد و تایرهای مورد استفاده در مسابقات مختلف اتومبیلرانی را تأمین می کند.

 

شرکت Goodyear اکنون وضعیت خوبی به سر می برد و انتظار می‌رود که در سال‌های آینده نیز به رشد خود ادامه دهد. این شرکت با سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و تولید تایرهای جدید با فناوری های پیشرفته، به دنبال حفظ جایگاه خود به عنوان یکی از رهبران صنعت تایر جهان است.

گودیر در سال ۲۰۲۲، درآمدی معادل ۱۷/۴ میلیارد دلار و سود خالصی معادل ۱/۲ میلیارد دلار داشته است. این شرکت آمریکایی یکی از پیشروترین شرکت‌ها در زمینه تحقیق و توسعه تایر است و سالانه بیش از یک میلیارد دلار در این زمینه سرمایه گذاری می‌کند.

برخی از جدیدترین فناوری‌های تایری که Goodyear در حال توسعه آنها است عبارتند از:

  •  تایر بدون هوا
  • تایر Run-Flat
  • تایر خود ترمیم شونده
  • تایر هوشمند
  • تایر سازگار با محیط زیست

Goodyear به عنوان یکی از رهبران صنعت تایر جهان، به دنبال ارائه محصولاتی با کیفیت بالا و فناوری های پیشرفته است که به بهبود ایمنی و کارایی خودروها کمک می کند.

 

منابع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Goodyear_Tire_and_Rubber_Company

https://corporate.goodyear.com/us/en/about/history.html

 

تاریخچه صنایع لاستیک سومیتومو

مقدمه

نگاهی به تاریخچه سومیتومو

در این مقاله جامع، ما سفری را در زمان آغاز و ردپای صنایع لاستیک سومیتومو (Sumitomo ) را دنبال می‌کنیم که قرنی از چالش‌ها، رشد و تحول را طی کرده است. آنچه به عنوان سرمایه گذاری در یک کارخانه لاستیک در سال ۱۹۰۹ آغاز شد، به یک مجموعه جهانی تبدیل شد که صنایع بسیار فراتر از لاستیک و تایر را شکل می‌دهد.

در دنیای لاستیک و تایر،  یک نام تمامی‌چالش‌های تاریخ را تحمل کرده و به عنوان نمادی از نوآوری، سازگاری، و برتری جهانی ایستاده است – Sumitomo Rubber Industries, Ltd. این شرکت در طول تاریخ، گامی‌ پاک نشدنی در صنعت تایر و لاستیک بر جای گذاشته است. از تولید لاستیک خودرو گرفته تا تولید کالاهای ورزشی، سفر صنایع لاستیکی سومیتومو (Sumitomo) گواهی قابل توجهی برای بینش، عزم و تکامل است.

همانطور که در فصول تاریخ صنایع لاستیکی سومیتومو (Sumitomo ) کاوش می‌کنیم، با لحظاتی از نوآوری، بقا در میان ناملایمات و تلاش بی‌وقفه برای تعالی مواجه می‌شویم. این داستان فقط درباره دیدار لاستیک با جاده نیست. این درباره یک شرکت است که با صنعت جهانی ملاقات می‌کند.

در این سفر به ما بپیوندید تا تاریخچه و میراث صنایع لاستیکی سومیتومو را پرده‌برداری کنیم، شرکتی که نه تنها با زمان همگام بوده، بلکه پیشرفت و نوآوری را در مقیاس جهانی نیز پیش برده است.

یک شروع لاستیکی

بیش از یک قرن پیش، صحنه برای یک سفر فوق العاده آماده شد. سال ۱۹۰۹ بود که یک رویداد مهم در ژاپن رخ داد – لحظه‌ای که پایه و اساس چیزی را که ما امروز به عنوان صنایع لاستیکی سومیتومو می‌شناسیم، ایجاد کرد.

پیدایش این داستان، تأسیس کارخانه لاستیک مدرن Dunlop U.K در ژاپن بود. در حالی که دانلوپ این حرکت را انجام داد، این تصمیم، چرخ‌های Sumitomo Rubber Industries را به حرکت درآورد. شرکت سال ۱۹۱۰ شاهد تولید لاستیک‌های دوچرخه، تیوب و لاستیک‌های جامد ریکشا بود که نشانه اولیه جاه‌طلبی‌های شرکت بود.

اما سومیتومو تازه شروع کرده بود. در سال ۱۹۱۱، آنها به تولید لوله لاستیکی، دستکش و بالش آبی پرداختند. طیف محصولات آنها در حال گسترش بوده و منعکس‌کننده تغییرات سریع در حال وقوع در ژاپن بود. با این حال، در سال ۱۹۱۳ بود که نقطه عطف مهمی‌ به دست آمد. سومیتومو تولید لاستیک خودرو را آغاز کرد و اولین تایر خودروی ژاپن را ساخت. این یک لحظه مهم در سفر این شرکت و در تاریخ خودرو ژاپن محسوب‌ می‌شود.

تولد اولین تایر اتومبیل ساخت ژاپن فقط یک شاهکار ساخت نبود. این حرکت، گواهی بر تعهد سومیتومو به پیشرفت تکنولوژی بود. محصول جدید نشانه این بود که شرکت آماده است تا با تغییر چشم‌انداز صنعتی ژاپن، بر موج تغییرات سوار شود.

عبور از بحران

با فرارسیدن دهه ۱۹۴۰، جهان در تاریکی جنگ جهانی دوم فرو رفت و بحران جنگ، بر عملیات صنایع لاستیکی سومیتومو سایه افکند. این شرکت، مانند بسیاری دیگر، مجبور شد تلاش‌های خود را به سمت تولید نظامی‌ متمرکز کند. لاستیک، یک منبع حیاتی صنعت بود که خود را در مرکز کشمکش‌های جنگ یافت. در این سال‌ها، صنایع لاستیک سومیتومو نقش خود را در حمایت از نبردهای نظامی هم ایفا کرد.

در زمان پایان یافتن جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، تأسیسات صنعتی صنایع لاستیک سومیتومو آثار حملات هوایی را به همراه داشت. مسیر پیش رو مملو از چالش‌ها بود، اما این شرکت دارای انعطاف‌پذیری و چشم‌اندازی بود که بتواند سفری برای توانبخشی و تجدید حیات را آغاز کند.

در دوران پس از جنگ، درحالی که صنایع ژاپن بهبود یافتند و دوباره کالیبره شدند، صنایع لاستیک سومیتومو خود را در یک دوراهی دید. سیستم زایباتسو که زمانی مشاغل سومیتومو را در بر می‌گرفت، بر اساس قوانین ضد انحصار از بین رفت. این تغییر نشان‌دهنده گذار از یک شرکت عظیم انحصاری به مجموعه‌ای از شرکت‌های مستقل بود. این یک دوره تعریف مجدد بود و سومیتومو آماده بود تا از فرصت‌های پیش رو استفاده کند.

توسعه بنیادی

در دهه ۱۹۶۰، شرکت سومیتومو سفری استراتژیک را آغاز و مسیر خود را دوباره تعریف کرد. این دوره، زمانی بود که ژاپن به عنوان یک نیروگاه اقتصادی در حال ظهور بود و سومیتومو آماده بود تا نقشی اساسی در این تحول ایفا کند.

Sumitomo Electric Industries و Sumitomo Corporation، دو زیرمجموعه پیشرو گروه Sumitomo، سهام قابل توجهی در این شرکت گرفتند. این آغاز دوره جدیدی برای صنایع لاستیکی Sumitomo بود. در همان دوران، روابط بین Sumitomo و Dunlop عمیق‌تر شد و زمینه را برای یک پیشرفت قابل توجه فراهم کرد.

در سال ۱۹۶۱، شرکت سومیتومو، اکثریت سهام دانلوپ ژاپن، زیرمجموعه شرکت بریتانیایی Dunlop را به دست آوردند. این خرید نقطه عطفی در تاریخ شرکت ژاپنی بود، زیرا راه را برای تبدیل دانلوپ ژاپن به صنایع لاستیکی سومیتومو (SRI) هموار کرد.

ردپای جهانی

دهه ۱۹۸۰ فصل جدیدی را برای صنایع لاستیک سومیتومو آغاز کرد، فصلی که حضور آن را در صحنه جهانی مستحکم کرد. شرکت با درک ضرورت رقابت در سطح بین المللی، سفری بلندپروازانه از خرید و توسعه را آغاز کرد.

سفر تحول آفرین SRI با تصاحب واحدهای عملیاتی تولید تایر دانلوپ در فرانسه، آلمان و بریتانیا در سال ۱۹۸۴ آغاز شد. این حرکت استراتژیک جان تازه‌ای به دانلوپ داد که در آستانه ورشکستگی بود. در آن دوران، دانلوپ با چالش‌های مهمی‌ مواجه شده بود، از جمله یک خطای مهم در دهه 1960 که پتانسیل لاستیک‌های رادیال تسمه فولادی را دست کم گرفت و در معرض شکست‌های عظیم رقابتی بود.

لاستیک‌‌های رادیال‌ تسمه‌دار فولادی در صنعت تایر بازی را تغییر می‌داد و عملکرد و دوام بالاتری را در مقایسه با تایرهای متقاطع معمولی ارائه می‌کرد. شکست دانلوپ در انطباق با این تغییر در بازار، آن را با مشکل مواجه کرده بود. با این حال، تحت نظارت Sumitomo Rubber Industries، امیدی برای احیای مجدد وجود داشت.

بعد از عقد قرارداد، SRI فعالیت‌های بریتانیا و آلمان را به ترتیب به عنوان SP Reifenwerke و SP Reifenwerke تغییر نام داد، اما نام تجاری نمادین Dunlop را حفظ کرد. این شرکت یک هدف جسورانه داشت: سودآور کردن عملیات زیان‌ده بریتانیا در عرض سه سال.

این جسارت نتیجه داد. تا سال ۱۹۸۶، SP Tires به سود عملیاتی دست یافت که با توجه به شرایط چالش برانگیز، یک شاهکار قابل توجه بود. SRI سفری را برای نوسازی، ساده‌سازی عملیات و سرمایه‌گذاری قابل توجه در کیفیت و کارایی تولید آغاز کرد.

کمی درباره تاریخچه دانلوپ

تاریخچه دانلوپ مترادف با نوآوری در دنیای لاستیک است. همه چیز در سال ۱۸۸۸ زمانی آغاز شد که جان بوید دانلوپ، دامپزشک اسکاتلندی ساکن بلفاست، ایرلند شمالی، تایر پنوماتیک (پر از هوا) را اختراع کرد. این مفهوم انقلابی، روش استفاده از وسایل نقلیه ما را دگرگون کرد.

هدف اختراع دانلوپ این بود که سواری نرم‌تری برای سه چرخه پسرش فراهم کند. او با پیچاندن یک ورقه لاستیکی به دور یک چرخ چوبی و پر کردن آن با هوا، اولین تایر پنوماتیک کاربردی جهان را ساخت.

در سال ۱۸۸۹، دانلوپ طرح لاستیک پنوماتیک خود را به ثبت رساند و تولد تایرهای دانلوپ را رقم زد. این اختراع با تجهیز دوچرخه و بلافاصله پس از آن، اتومبیل مورد توجه قرار گرفت. در اوایل قرن بیستم، تایرهای دانلوپ راحتی و عملکرد را در وسایل نقلیه در سراسر جهان افزایش می‌دادند.

 

از طریق نوآوری های تایر مانند رادیال‌های تسمه فولادی و تعهد به کیفیت، دانلوپ شهرت خود را به عنوان یک نام قابل اعتماد در صنعت تایر تثبیت کرد. امروزه، دانلوپ همچنان نمادی از برتری تایر است، با تاریخچه‌ای غنی که با یک اختراع ساده و در عین حال پیشگامانه آغاز شد.

دهه 2000 تا امروز

با آغاز دهه ۲۰۰۰، صنایع لاستیک سومیتومو مرحله جدیدی از تکامل را آغاز کرد – مرحله ای که فراتر از قلمرو لاستیک‌ها گسترش یافت. این دوره نشانگر ورود شرکت به صنایع مختلف و تعهد به شیوه‌های پایدار بود.

این شرکت تشخیص داد که تنوع، کلید موفقیت بلندمدت است. صنایع لاستیک سومیتومو، مجموعه خود را گسترش داد و به کالاهای ورزشی و سایر بخش‌ها ورود کرد. این حرکت استراتژیک سازگاری شرکت را در چشم انداز بازار به سرعت در حال تغییر به نمایش گذاشت.

علاوه بر این، Sumitomo Rubber Industries از فناوری‌های جدید استقبال کرد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، این شرکت شروع به تولید قطعات لاستیکی برای کاربردهای پزشکی کرد، که گواهی بر روحیه نوآورانه و تعهد آن به پیشرفت مراقبت‌های بهداشتی بود.

در سال ۲۰۰۱، صنایع لاستیکی سومیتومو با تأسیس کارخانه Zhongshan در چین حرکت قابل توجهی انجام داد. این گسترش به یکی از بزرگترین بازارهای جهان نشان دهنده جاه‌طلبی‌های جهانی این شرکت و به رسمیت شناختن نقش محوری چین در اقتصاد جهانی بود.

علاوه بر این، خرید شرکت Ohtsu Tire & Rubber Co., Ltd.، در سال ۲۰۰۳، دامنه دسترسی و محصولات این شرکت را بیشتر گسترش داد. این حرکت استراتژیک به Sumitomo Rubber Industries اجازه داد تا خدمات و سبد محصولات خود را افزایش دهد.

صنایع لاستیکی سومیتومو در طول دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ به طور پیوسته به رشد خود ادامه داد. مجموع فروش افزایش یافت که منعکس کننده سازگاری شرکت و رویکرد هماهنگ آن به عملیات نوآورانه آن بود. در سال ۲۰۱۰، سومیتومو Dunlop Falken Tires Ltd. و SRI Hybrid Limited را ادغام کرد و عملیات خود را برای افزایش کارایی و هم افزایی ساده تر کرد.

این شرکت یک کارخانه فرآوری لاستیک طبیعی در تایلند تاسیس و بر تعهد خود به منبع‌یابی مسئولانه و شیوه‌های پایدار تاکید کرد. صنعت تایر تکامل یافته بود و Sumitomo Rubber Industries در خط مقدم بود و آینده این صنعت را شکل می‌داد.

دستاوردهای اخیر سومیتومو

سامورایی کهنه‌کار دنیای لاستیک، همچنان با آخرین محصولات و پیشرفت‌های خود مرزهای نوآوری را پیش می‌برد. همزمان با ورود به قرن بیست و یکم، صنایع لاستیکی سومیتومو در خط مقدم برتری و پایداری فناوری قرار دارد. برخی از آن‌ها را در ادامه می‌خوانید:

راه حل‌های پایدار تایر

شرکت ژآپنی متعهد به کاهش ردپای محیطی خود در عین ارائه عملکرد درجه یک است. تایرهای ENASAVE NEXT III این شرکت دارای «نانوالیاف سلولز» هستند، ماده ای نوآورانه که عملکرد تایر را افزایش و در عین حال اثرات زیست محیطی را کاهش می‌دهد. این لاستیک‌ها، بر اساس تحقیقات متعدد، نشان‌دهنده یک جهش قابل توجه در پایداری هستند و آنها را به انتخابی مسئولانه برای مصرف کنندگان آگاه به محیط زیست تبدیل می‌کنند.

فناوری تایر هوشمند

در دوره‌ای که ارتباطات در آن حاکم است، ژاپنی‌ها مفهوم تایر هوشمند را معرفی کردند. این فناوری نوآورانه حسگرهای پیشرفته را در لاستیک‌ها ادغام و امکان نظارت بر فشار و دمای تایر را در زمان واقعی فراهم می‌کند. رانندگان اکنون می‌توانند از ایمنی و بهره وری‌سوخت افزایش یافته بهره ببرند و در عین حال خطر حوادث مرتبط با لاستیک را به حداقل برسانند.

لاستیک‌های پریمیوم Runflat

Sumitomo Rubber Industries ایمنی و عملکرد را به خطر نمی‌اندازد. لاستیک‌های پریمیوم رانفلت این شرکت، مانند DUNLOP “SP SPORT MAXX 050 NEO” و FALKEN “AZENIS FK453 RUNFLAT” به گونه‌ای طراحی شده‌اند که آرامش خاطر را برای رانندگان فراهم کنند. این تایرها با سیستم تولید تایر با هسته فلزی با دقت بالا “NEO-T01” ساخته می‌شوند که قابلیت اطمینان و عملکرد را حتی در شرایط چالش برانگیز تضمین می‌کند.

پیشرفت در لوازم ورزشی

SRI Sports Limited، یکی از شرکت‌های تابعه Sumitomo Rubber Industries، متخصص در تجهیزات ورزشی است. این شرکت با برندهایی مانند Srixon، XXIO، Cleveland Golf و Never Compromise، به نوآوری در دنیای گلف و تنیس ادامه می‌دهد. همکاری با تنیس استرالیا و تولید رسمی‌ توپ در مسابقات آزاد استرالیا، برخی از دستاوردها در این بخش هستند.

گسترش جهانی

تعهد صنایع لاستیکی سومیتومو به رشد جهانی تزلزل ناپذیر است. تأسیس کارخانه‌های جدید در اسلوونی و فعالیت‌های جاری در چین و تایلند، نمونه‌ای از گسترش ردپای جهانی این شرکت است. صنایع لاستیکی Sumitomo با در آغوش گرفتن بازارهای متنوع تضمین می‌کند که محصولات خود را به دست مصرف کنندگان در سراسر جهان می‌رسد.

در نتیجه، Sumitomo Rubber Industries، Ltd. همچنان در خط مقدم نوآوری، پایداری و تعالی قرار دارد. این شرکت با نگاهی دقیق به آینده و تعهد به برآوردن نیازهای در حال رشد مصرف کنندگان، به شکل‌دهی به صنعت تایر و لاستیک ادامه می‌دهد و استانداردهای جدیدی را برای عملکرد، ایمنی و مسئولیت زیست محیطی تعیین می‌کند. همانطور که به آینده نگاه می‌کنیم، می‌توانیم انتظار نوآوری‌های پیشگامانه‌تری را از این رهبر صنعت داشته باشیم.

وضعیت کنونی سومیتومو

شرکت ژاپنی سومیتومو با سابقه‌ای غنی که بیش از یک قرن را در بر می‌گیرد، به عنوان یک نیروی جهانی در صنعت خودرو ایستاده است. از آخرین گزارش مالی در سال مالی ۲۰۱۷، این شرکت همچنان به ایجاد موج درآمد در بخش خودرو ادامه می‌دهد.

صنایع لاستیکی سومیتومو که دفتر مرکزی آن در کوبه، هیوگو، ژاپن قرار دارد، تحت رهبری تتسوجی مینو و مدیریت عامل ساتورو یاماموتو فعالیت می‌کند.

صنایع لاستیک سومیتومو هنوز هم در تولید لاستیک، محصولات لاستیکی صنعتی و تجهیزات ورزشی برتری دارد. آن‌ها تحت برندهایی مانند دانلوپ و فالکن، سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص داده‌اند و راه‌حل‌های تایر باکیفیت را ارائه می‌کنند که نیاز مخاطبان جهانی را برآورده می‌کنند.

از نظر عملکرد مالی، این شرکت درآمد چشمگیر ۸۷۷/۸ میلیارد ین (تقریباً ۷/۸ میلیارد دلار آمریکا) را برای سال مالی ۲۰۱۷ گزارش کرد.

شایان ذکر است، این شرکت همچنین درآمد خالص ۴۶/۹ میلیارد ین (تقریباً ۴۱۹ میلیون دلار آمریکا) را برای همان سال مالی گزارش کرد که نشان‌دهنده نه تنها قدرت درآمدی آن، بلکه توانایی آن‌ها در مدیریت موثر هزینه‌ها است.

با نیروی کاری متشکل از ۳۶۶۵۰ کارمند تا ۳۱ مارس ۲۰۱۸، صنایع لاستیک سومیتومو به عنوان یک نیروگاه جهانی خودرو به رشد خود ادامه می‌دهد. نوآوری های تایر، تعهد به کیفیت و مجموعه محصولات متنوع، آن را به عنوان یک بازیگر کلیدی در شکل دادن به آینده حمل و نقل در مقیاس جهانی قرار می‌دهد.

 

منابع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Sumitomo_Rubber_Industries

https://www.srigroup.co.jp/english/corporate/history.html

http://www.fundinguniverse.com/company-histories/sumitomo-rubber-industries-ltd-history/

 

 

تاریخچه شرکت میشلن (Michelin)

مقدمه

در این مقاله، تاریخچه‌ای جذاب از میشلن می‌خوانید که به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین شرکت‌های صنعت تایر و لاستیک شناخته می‌شود.

میشلن یکی از قدیمی‌ترین تولیدکنندگان لاستیک در دنیا است که جزو بزرگ‌ترین شرکت‌های این صنعت شناخته می‌شود. میشلن با نام کامل: شرکت ژنرال ده اتابلیسمان میشلن (به فرانسوی: Compagnie Générale des Établissements Michelin SCA) یک شرکت چندملیتی فرانسوی تولید کننده تایر است که مقر آن در شهر کلرمون-فراند در منطقه اوورن-رون-آلپ فرانسه قرار دارد. این شرکت دومین تولید کننده تایر بزرگ جهان پس از بریجستون بوده و از مجموع دو شرکت گودییر و کنتیننتال بزرگتر است. علاوه بر برند میشلن، این شرکت همچنین صاحب شرکت تایر کلبر، شرکت تایر یونی‌رویال-گودریچ، SASCAR، Bookatable و برندهای کامسو است. میشلن همچنین به دلیل راهنماهای سفر قرمز و سبز خود، نقشه‌های جاده‌ای، ستاره‌های میشلن که به رستوران‌ها برای آشپزی‌شان اعطا می‌شود، و همچنین به خاطر نماد شرکت یعنی بیبندوم یا همان مرد میشلن شهرت دارد. مرد میشلن نماد خاصی از این شرکت بوده که در طراحی از تعدادی تایر ساخته شده است.

اختراعات بسیاری از جمله تایر قابل جدا شدن، پنوریل (تایری برای متروهای تایری) و تایر رادیال به نام میشلن ثبت شده‌اند. میشلن تایرهای مورد نیاز را برای انواع وسایل نقلیه از شاتل‌های فضایی، هواپیماها، خودروها و تجهیزات سنگین تا موتورسیکلت‌ها و دوچرخه‌ها تولید می‌کند.

 

گره خوردن با تاریخچه لاستیک

در سال ۱۸۲۹ یک زن اسکاتلندی به نام الیزابت پو-بارکر با ادوارد دابره، کارآفرین اهل اوورن ازدواج کرد. او خواهرزاده شیمیدان چارلز مکینتاش بود که کشف کرده بود لاستیک در بنزین محلول است.

الیزابت پو-بارکر

او با یادآوری توپ‌های بازی که دایی‌اش برای او درست کرده بود، شروع به ساختن آن‌ها در کارگاه شوهرش کرد. ابتکار او سال‌ها بعد دنیای صنعت لاستیک و تایر را متحول کرد.

توپ های بیلیارد سخت شده در لاستیک، جزو اولین محصولات لاستیکی تولید شده توسط شرکت Barbier-Daubrée بودند. این نوع توپ‌ها رقیبی برای توپ های سنتی بیلیارد محسوب می‌شدند. توپ‌های سنتی از عاج ساخته می‌شدند که بسیار گران‌تر بودند.

چند سال بعد، ادوارد دابره با پسر عموی خود آریستید باربیه شریک شد تا یک تجارت ماشین آلات کشاورزی راه‌اندازی کند. ادوارد مسئول تولید بود و آریستید، فروش و تبلیغات را برعهده داشت.

آن‌ها به دلیل کیفیت محصولات و فناوری های خود که در تولید بسیاری از قطعات لاستیکی (شلنگ، شیر، اتصالات و غیره) استفاده می کردند، به سرعت در نمایشگاه‌های محلی و بین‌المللی، شهرتی به دست آوردند.

تولد Michelin & Cie

شرکت دابره و آریستید پس از مرگ بنیان‌گذارانش در سال‌های ۱۸۶۳ و ۱۸۶۴ با مشکلاتی مواجه شد. آدل، دختر باربیه آریستید، که با ژول میشلن ازدواج کرده بود، متقاعد شده بود که صنعت لاستیک آینده بزرگی دارد. البته او ابتدا مجبور شد با طلبکاران شرکت روبه‌رو شود و برای ادامه حیات کسب‌وکار، از پسرانش آندره و ادوارد کمک خواست.

ادوارد مدیریت این شرکت را به دست گرفت و نام آن را به Michelin & Cie تغییر داد. برادران مانند پیشینیان خود برنامه های بزرگی داشتند و به سرعت کاربردهای لاستیکی جدیدی پیدا کردند. آن‌ها یک خط تولید لنت ترمز برای تاکسی‌ها و کالسکه‌های اسبی به نام «بی‌صدا (The Silent)» راه‌اندازی کردند، نامی که به جاه‌طلبی‌های بین‌المللی شرکت سابق اشاره داشت.

تولید اولین لاستیک مدرن میشلن در دهه‌های پایانی قرن ۱۹، داستان جالبی دارد. یک روز دوچرخه سواری با لاستیک پنچر در حیاط کارخانه ظاهر شد. دوچرخه او لاستیک‌هایی از جنس چسبانده شده داشت که در فرآیند تعمیر باوجود موثر بودن، دشواری‌های زیادی داشت. ادوارد میشلن علاقه شخصی به این موضوع داشت و درنهایت یک تایر جداشدنی ساخت. تایر او به نوعی بود که چند ساعت در زمان چسباندن و خشک کردن برای تعمیر، صرفه‌جویی می‌کرد.

با سیستم مبتکرانه او، تعمیر یک لاستیک پنچر شده تنها ۱۵ دقیقه طول می‌کشید. لاستیک مدرن متولد شد و به سرعت خود را ثابت کرد. چارلز ترونت، دوچرخه‌سوار مشهور، با استفاده از این لاستیک بیش از هشت ساعت جلوتر از رقیب دوم در مسابقه پاریس-برست-پاریس پیروز شد!

چند سال بعد و در ۱۸۹۵، آندره و ادوار میشلن به صنعت خودروسازی علاقه‌مند شدند و انتظار داشتند به سرعت رشد کند. آن‌ها اولین لاستیک‌های ماشینی خود را روی وسیله نقلیه ای به نام Éclair نصب کردند که در مسابقه پاریس-بوردو-پاریس شرکت داشت. لاستیک‌هایی که از باد پر شده بودند و به‌نوعی، وسیله نقلیه برای اولین بار روی هوا حرکت می‌کرد.

این وسیله نقلیه برنده نشد، اما با تبدیل شدن به اولین اتومبیلی که روی هوا (باد تایرها) سوار شد، تاریخ را ساخت! این شاهکار به برادران میشلن امکان داد تا مزایای تایرها، به ویژه قابلیت اطمینان، مقاومت، ایمنی و راحتی آن‌ها را به بهانه مسابقه، به نمایش بگذارند.

تولد مرد میشلن

مرد میشلن در سال ۱۸۹۸ با ترکیب انبوهی از لاستیک ها به دنیا آمد. طرح اولیه آن مستقیماً از تخیل آندره و ادوارد میشلن بیرون آمد و توسط هنرمند Marius Rossillon، معروف به O’Galop شکل گرفت.

در همان سال، مرد میشلن در اولین دوره از نمایشگاه خودرو پاریس در غرفه میشلن به نمایش درآمد. از آن پس، حضور این نماد به یک رویداد و فرصتی برای ایجاد اعتماد و دوستی با مردم تبدیل شد.

 

 

 

ورود سریع و خشن به قرن بیستم

کامیل جناتزی (Camille Jenatzy) در سال ۱۸۹۹ به دنبال ثبت یک رکورد سرعت جدید بود، اما عملکرد و تجهیزات موجود روی خودروها هنوز محدود بودند. البته غیرممکن در دایره واژگان برادران میشلن معنی نداشت! طبق معمول، آندره و ادوارد این چالش را پذیرفتند.

قطر کوچک‌تر و آج پهن‌تر، راهکار میشلن برای رسیدن به سرعت بیشتر بود. این لاستیک‌های خاص بسیار پایدار بودند و از همان ابتدا، شبیه تایرهای مدرن به نظر می‌رسیدند. به لطف این لاستیک‌ها، جناتزی راننده اولین وسیله نقلیه در جهان بود که سد نمادین سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت را شکست.

در ابتدای قرن بیستم، سفر با ماشین یک ماجراجویی واقعی بود! آندره میشلن به سرعت نیاز به حمایت از سفرهای مشتریان خود را درک کرد. او کتابچه قرمز رنگی به نام «راهنمای میشلن» طراحی و چاپ کرد که حاوی توصیه‌های فنی (نگهداری و تعمیر تایر و غیره) و اطلاعات کاربردی (آدرس گاراژها، پمپ بنزین‌ها، مغازه‌های لاستیک‌فروشی، هتل‌ها و غیره) بود.

روند تولید و چاپ راهنماها در میشلن ادامه پیدا کرد و هنگامی که راهنمای “Étoile des bonnes tables” (“ستاره ناهارخوری خوب”) در سال 1926 منتشر شد، مرجعی برای دوست‌داران غذاهای لذیذ و سفرروهای حرفه‌ای شد. همچنین در سال ۱۹۱۰، میشلن نقشه راه‌های در مقیاس یک به دویست هزار چاپ کرد تا مجموعه راهنماهای مسیریابی خود را تکمیل کند.

جنگ جهانی و پرواز

هنگامی که با شروع جنگ جهانی اول، ۳۵۰۰ کارگر میشلن به ارتش فراخوانده شدند، شرکت تولید خود را روی لاستیک، چرخ و وسایل ضروری متمرکز کرد. مثلا کیسه خواب، چادر، لیوان و بسیاری دیگر از اقلام ساخته شده از لاستیک به خط تولیدهای میشلن افزوده شدند. از آنجایی که برادران میشلن بر این باور بودند که جنگ در هوا پیروز خواهد شد، با اختصاص بخشی از کارخانه خود برای تولید هواپیما، به متفقین کمک کردند.

بین سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸، میشلن نزدیک به دو هزار هواپیمای Breguet ساخت. برای اطمینان از اینکه این هواپیماها می توانند در هر آب و هوایی از زمین بلند شوند، این شرکت اولین باند بتنی جهان را هم راه‌اندازی کرد.

 

ورود به صنعت ریلی

آندره میشلن در یکی از سفرهایش با قطار، با لرزش و جیرجیر بیدار ماند. همین بیدار شدن باعث شد تا صدایی در ذهن او بگوید: «ما باید لاستیک ها را روی واگن های قطار نصب کنیم تا مردم بتوانند بخوابند!»

در نتیجه همین ایده، میشلن یک تایر ویژه مجهز به یک حلقه راهنما ایجاد کرد که می توانست روی سطح باریک مسیرها بغلتد و وزن یک کامیون، چیزی نزدی به وزن واگن قطار را تحمل کند.

این نوآوری باعث تولد Micheline شد که واگنی مجهز به تایرهای لاستیکی بود. در ۱۰ سپتامبر ۱۹۳۱، سفر افتتاحیه نمونه اولیه شماره ۵ این واگن بین پاریس و دوویل، راحتی، سبکی و سرعت آن را به نمایش گذاشت. از آنجایی که واگن جدید می توانست با همه موقعیت ها سازگار شود، در سراسر جهان پذیرفته شد.
تولید علائم راه
پس از شروع کمپین‌های ملی و بین‌المللی برای شماره گذاری جاده ها در سال ۱۹۱۲، آندره میشلن می خواست برای بهبود ناوبری در جاده‌ها بیشتر از این پیش نقش داشته باشد. در پایان جنگ جهانی اول، او شروع به تولید نشان‌گرهای فاصله و علائم کرد. هدف او معرفی تابلوهای ساده، موثر و ماندگار بود.

علائم شرکت میشلن، از گدازه‌های لعابی ساخته شده بودند، درحالی‌که پایه های آن‌ها از بتن مسلح ساخته شده بود. پس از چند آزمایش، میشلن طیف گسترده‌ای از علائم جاده‌ای را برای رفع همه نیازها توسعه داد. پس آن، شرکت فرانسوی ازچندین هزار تابلو را تا اوایل دهه ۱۹۷۰ تولید کرد.

همکاری با سیتروئن و تولید 2CV

میشلن در دهه ۱۹۳۰، مدیریت خودروساز فرانسوی سیتروئن را در دست گرفت و پیر میشلن و پیر بولانژر به‌عنوان مدیران مشغول به کار شدند. این دو نفر بلافاصله شروع به انجام آزمایشاتی به برای پروژه TPV کردند – “Toute Petite Voiture” («ماشین بسیار کوچک»). این ایده الهام گرفته شده از نتایج یک نظرسنجی ملی برای تولید خودرو بود.

 

برادران میشلن اولین مطالعه بازار را در سال ۱۹۲۲ برای شناسایی نیازهای مصرف کننده و تولید مدل جدیدی از وسیله نقلیه انجام دادند که ساده، همه کاره، با رانندگی ساده و مهمتر از همه، مقرون به صرفه باشد. 2CV سرانجام در سال ۱۹۴۹ به بازار عرضه شد. فروش این خودرو در بازار بسیار موفقیت آمیز بود و این شرکت بیش از ۵ میلیون دستگاه از آن تولید کرد.

پیوند لاستیک و فولاد

از سال ۱۹۳۰، وسایل نقلیه سنگین‌تر و قدرتمندتر شدند. در نتیجه مهندسان میشلن معماری تایرهای تولیدی خود را تغییر دادند. از آنجایی که هیچ چیز قوی تر از فلز نیست، آن‌ها تصمیم گرفتند تا ترکیب آن را با لاستیک بررسی کنند.

افزودن سیم های فلزی به آن ها این امکان را می‌داد که بر بسیاری از محدودیت‌ها غلبه کنند. 

پس از ۶ سال تحقیق، مهندسان میشلن راه حلی پیدا کردند تا لاستیک و فلز را با عملکردی عالی به هم پیوند بزنند. این کشف، راه‌های امیدوارکننده جدیدی را باز کرد و به سرعت منجر به طراحی اولین تایر با روکش فولادی شد که در سال ۱۹۳۷ به بازار رفت. نام این لاستیک، «متالیک» بود.

ورود رادیال به بازار

میشلن نمونه اولیه لاستیک‌های رادیال را با نام «قفس پرواز» یا Fly Cage در میانه قرن بیستم طراحی کرد. علت نام‌گذاری، کابل‌های فلزی با فاصله زیاد بود که در بدنه لاستیک استفاده شد. این معماری انقلابی، تولد تایر رادیال را به‌همراه داشت که پتنت آن در ۴ ژوئن ۱۹۴۶ ثبت شد.

این تایر که با نام MICHELIN X فروخته می شود، به لطف عملکرد استثنایی خود یک پیشرفت واقعی بود: طول عمر باورنکردنی (دوام ۲ تا ۴ برابر بیشتر از تایرهای معمولی)، ایمنی بیشتر، و مهمتر از همه، کاهش مصرف سوخت خودرو. 

در همان دوران، فرانسوا میشلن، نوه بنیانگذار، در کنار رابرت پویزکس به‌عنوان همکار مدیر عامل شرکت مشغول به کار شد. او از همان ابتدای مأموریت خود، از شرایط اقتصادی مثبت برای تحمیل فناوری رادیال در تمام بازارهای خودرو که در آن زمان به سرعت در حال رشد بودند، نهایت استفاده را برد.

این استراتژی موفق به سرعت میشلن را از جایگاه دهم به جایگاه تولید کننده تایر پیشرو در جهان رساند.

اهمیت تحقیق

برای حمایت از توسعه و فروش بیشتر تایرهای رادیال، میشلن بیشتر منابع مالی خود را صرف توسعه تایر X کرد. در سال ۱۹۶۵، اولین مرکز تحقیقات و آزمایش در لادو، نزدیک کلرمون-فران (فرانسه) افتتاح شد. این مجموعه شامل تعدادی آزمایشگاه‌، کارگاه‌ و پیست‌ بود که تمامی فرایندهای تحقیق و توسعه محصول جدید در آن پیش می‌رفت.

 

سپس مراکز دیگری برای تحقیق و توسعه ساخت: 

  • آلمریا در اسپانیا (۱۹۷۳) 
  • لورن در ایالات متحده (۱۹۷۷)
  • اوتا در ژاپن (۱۹۹۱)

 میشلن همچنین از وسایل نقلیه تحلیلی پیشرفته برای تست لاستیک ها استفاده کرد. قابل توجه ترین آن‌ها Milles Pates یا PLR (Poids Lourd Rapide – Fast Heavy Truck) بود که در سال ۱۹۷۲ برای آزمایش تایرهای کامیون ساخته شد.

حرکت به سمت افق های جدید

با توجه به موفقیت تجاری رادیال، میشلن شروع به ورود و گسترش فعالیت در بازارهای جدید کرد. از سال ۱۹۷۵، چهار واحد تولیدی در ایالات متحده ایجاد شد: گرین‌ویل، اندرسون، و اسپارتانبورگ، SC. و دوتان، آل. تایر X به همان اندازه در قاره‌های دیگر هم موفق بود و به شرکت اجازه داد تا استراتژی رشد بین المللی خود را دنبال کند.

 

در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، میشلن وارد بازارهای نوظهور آسیا و اروپای شرقی شد. این شرکت کارخانه‌های جدیدی در ژاپن، تایلند، کره، چین، اسلواکی، لهستان، جمهوری چک، مجارستان و روسیه ساخت.

میشلن در دهه‌های پایانی قرن بیستم به نقطه عطف جدیدی در تاریخ خود رسید. پس از سال‌ها رشد منحصراً ارگانیک، شرکت فرانسوی از‌طریق خرید شرکت‌های دیگر رشد می‌کرد. در سال 1981، گروه میشلن، کلبر را خریداری کرد که با مشکلات مالی بزرگی روبرو بود. پس از آن میشلن با خرید Uniroyal-Goodrich در بهار 1990 به بازارهای آمریکای شمالی نفوذ کرد.

 

این گروه استراتژی توسعه خود را با خرید کارخانه از دو تولید کننده اروپای شرقی دنبال کرد: Stomil Olsztyn (لهستان) در سال ۱۹۹۵ و Taurus (مجارستان) در سال ۱۹۹۶.

در مسیر همین پشرفت‌های چندجانبه، میشلن نیاز به مدیریت جوان هم داشت. درنتیجه فرانسوا میشلن، پسرش ادوارد را به عنوان یکی از مدیران اصلی منصوب کرد. او در سال ۱۹۸۹ به‌عنوان مدیر تولید در کارخانه Le Puy-en-Velay به گروه پیوست. او سپس به ایالات متحده نقل مکان کرد تا هشت کارخانه و تجارت کامیون شرکت را رهبری کند. درنهایت ادوارد رسماً در مجمع عمومی سالانه در می ۲۰۰۲ جانشین پدرش شد.

در سال‌هایی که محیط زیست هنوز در اولویت آن‌چنانی شرکت‌ها نبود، میشلن مفهوم «لاستیک سبز» را مطرح کرد. در این طرح‌ها و تحقیق‌های مفهومی، سیلیس به‌عنوان یک ماده اساسی شناخته شد. وارد کردن سیلیس به مخلوط‌های تولید لاستیک، به‌طور قابل توجهی مقاومت غلتشی تایر و مصرف سوخت را کاهش داد. همچنین این ترکیب جدید، انتشار CO2 خودروها را محدود کرد.

 

میشلن رسما این تایر را در نمایشگاه خودروی پاریس معرفی کرد. دو سال بعد، شرکت فرانسوی اولین سری از تایرهای سبز خود را با نام MICHELIN Energy عرضه کرد.

 قرن ۲۱ و افق‌های جدید

برندسازی شرکت کهنه‌کار میشلن، در سال‌های فعالیت، زبانزد خاص و عام بوده است. همین برندسازی، بقا و پیشرفت آن‌ها را در صنعت پررقابت لاستیک و تایر به‌همراه داشت. فایننشال تایمز، در سال ۲۰۰۰، مرد میشلن را «بهترین لوگوی قرن» نامید. در همان سال، شرکت فرانسوی با راه‌اندازی برنامه میشلن لایف استایل لیمیتد (MLL)، یک شرکت تابعه که بر طراحی و بازاریابی محصولات مرتبط در زمینه‌های تحرک، ورزش و اوقات فراغت برند میشلن متمرکز بود، فعالیت‌های خود را متنوع‌تر کرد.

میشل رولیه در سال ۲۰۰۵ به عنوان همکار مدیرعامل انتخاب شد. پس از مرگ تصادفی ادوارد میشلن در سال ۲۰۰۶، او تنها مدیرعامل شد. ژان دومینیک سنار که از سال ۲۰۰۷ به عنوان یک همکار مدیرعامل فعالیت می کرد، در سال 2012 مسئولیت رولیه را برعهده گرفت و تا می ۲۰۱۹ به‌عنوان رئیس گروه میشلن فعالیت کرد.

سال‌های اخیر و وضعیت کنونی میشلن

در سال‌های اخیر، غول فرانسوی دنیای تایر، میشلن بسیاری از محصولات و خدمات متمرکز بر مسافرت را برای ارائه تجربه منحصر به فرد به مشتریان خود، توسعه داد. به‌عنوان مثال، میشلن در سال ۲۰۱۵ موقعیت خود را به عنوان رهبر اروپایی در رزرو آنلاین رستوران با خرید Restaurantes.com تثبیت کرد. همچنین این شرکت ارزش بیشتری را از طریق ادغام و خرید شرکت‌ها ایجاد در مجموع، خود را در بخش‌های تجاری جدید مرتبط با تایرها و فراتر از آن تثبیت کرد.

دستاوردهای میشلن در دنیای مدرن حمل‌و‌نقل

تاریخچه پر فراز و نشیب میشلن در این سال‌ها، شرکت فرانسوی را به یکی از تأثیرگذارترین فعالان صنعت تبدیل کرده است، شرکتی که دستاوردهایش به‌نوعی به دنیای حمل‌ونقل جهت می‌دهد، در ادامه برخی از این تأثیرها را مرور می‌کنیم.

فناوری رادیال در تایرهای میشلن و تأثیر آن بر کل بازار

تایرهای رادیال نوعی تایر هستند که سیم‌های تقویت کننده آن در زاویه قائم با جهت حرکت قرار دارند. این طراحی مزایای متعددی نسبت به تایرهای معمولی با سیم شعاعی دارد، از جمله:

  • مصرف سوخت بهتر: تایرهای رادیال مقاومت کمتری نسبت به تایرهای سیم شعاعی دارند، درنتیجه برای حرکت به انرژی کمتری نیاز خواهند داشت. این خصوصیت می‌تواند به صرفه جویی قابل توجهی در مصرف سوخت، به ویژه در کامیون‌های باری منجر شود.
  • عمر طولانی‌تر: تایرهای رادیال همچنین از تایرهای سیم شعاعی بادوام‌تر هستند و می‌توانند تا دو برابر دوام داشته باشند. چون سیم‌ها به گونه‌ای قرار می‌گیرند که پشتیبانی بیشتری را فراهم کرده و از خم شدن تایر تا حد زیادی جلوگیری می‌کند.
  • کنترل بهتر: تایرهای رادیال،  به ویژه در سرعت‌های بالا، کنترل و پایداری بهتری نسبت به تایرهای سیم شعاعی ارائه می‌کنند. این خصوصیت هم باز به نحوه طراحی و قرارگیری سیم‌ها در تایر برمی‌گردد.

میشلن اولین شرکتی بود که تایرهای رادیال را در سال 1946 به بازار عرضه کرد. معرفی تایرهای رادیال صنعت تایر را متحول کرد و تأثیر عمده ای بر کل بازار داشت. تایرهای رادیال به سرعت به استاندارد تایرهای سواری و کامیون تبدیل شدند و همچنان محبوب‌ترین نوع تایر در دنیای امروز هستند.

تایرهای خودروهای برقی میشلن

برخی از مشهورترین تایرهای سنگین میشلن عبارتند از:

  • تایرهای X MultiWay: این تایرها برای کامیون‌های باری و اتوبوس‌ها طراحی شده‌اند.
  • تایرهای X Line Energy: این تایرها با هدف کاهش مصرف سوخت برای کامیون‌های باری طراحی و بهینه‌سازی شده اند.
  • تایرهای Michelin Latitude Xtraleo: این تایرها برای کامیون‌های کانتینر طراحی شده‌اند و به دلیل چسبندگی و مقاومت در برابر سایش، مشهور هستند.

فناوری‌های تایرهای میشلن

میشلن در حال سرمایه گذاری مداوم در تحقیق و توسعه است تا تایرهای خود را با فناوری‌های جدید و پیشرفته به‌روز کند. برخی از این فناوری‌ها عبارتند از:

  • Michelin EverGrip: این فناوری به تایرها کمک می‌کند تا در شرایط مختلف جاده‌ای چسبندگی خود را حفظ کنند.
  • Michelin PAX System: این سیستم به‌نوعی تعویض به‌خاطر پنچری را در تایرها منسوخ کرده است.
  • Michelin Tweel Technology: این فناوری از یک قاب سیمی‌ انعطاف پذیر به جای لاستیک استفاده می‌کند که باعث افزایش دوام و کاهش وزن تایر می‌شود.

 

 

پیست نوربرگ‌رینگ، جهنم سبز

پیست نوربرگ‌رینگ یک پیست اتومبیل‌رانی در نوربرگرلاند، ایالت نوردراین-وستفالن، آلمان است. این پیست به دلیل پیچ‌های متعدد و چالش‌برانگیز خود، به «جهنم سبز» معروف است.

پیست نوربرگ‌رینگ یکی از معتبرترین پیست‌های آزمایش تایرها در جهان است. نتایج آزمایش‌های انجام شده در این پیست، به میشلن کمک می‌کند تا تایرهای خود را برای عملکرد بهینه در شرایط مختلف طراحی کند.

در اینجا برخی از ویژگی‌های پیست نوربرگ‌رینگ که آن را به یک پیست آزمایش تایر عالی تبدیل می‌کند، آورده شده است:

  • طول: ۲۰/۸۳۲ کیلومتر
  • تعداد پیچ‌ها: ۷۳
  • ارتفاع: از ۳۲۰ متر تا ۶۱۸ متر
  • تنوع شرایط آب و هوایی: از آفتابی و گرم تا بارانی و برفی

پیست نوربرگ‌رینگ یک چالش بزرگ برای رانندگان و تایرها است. اما این چالش، به میشلن کمک می‌کند تا تایرهای خود را برای عملکرد بهینه در هر شرایطی طراحی کند.

تصویر آینده

آن‌طور که منبع اصلی این مقاله، یعنی صفحه تاریخچه میشلن می‌گوید، میشلن از همان ابتدا یک رویا بود و امروز نیز یک رویاگرا باقی مانده است. طرح مفهومی VISION شرکت، یک جهش فنی واقعی رو به جلو ارائه می دهد، تقریبا ۳۰ سال جلوتر از زمان خود! تایر VISION دارای آج تجدیدپذیر است که مدل توسعه پایدار میشلن را برای تایرها تا سال 2050 نشان می‌دهد.

میشلن از پیست نوربرگ‌رینگ برای آزمایش تایرهای خود استفاده می‌کند. تایرها در این پیست تحت شرایط مختلف آب و هوایی و جاده‌ای آزمایش می‌شوند تا عملکرد آنها در شرایط مختلف ارزیابی شود.

شرکت فرانسوی در سال‌های اخیر هم تغییرات مدیریتی تجربه کرده است. Florent Menegaux در پایان جلسه می ۲۰۱۹ سهامداران، به‌عنوان مدیرعامل انتخاب شد. در همان سال، این گروه از MICHELIN UPTIS رونمایی کرد، تایر ضد پنچری که از هوا استفاده نمی کند. این انقلاب بزرگ باعث می‌شود پنچری‌ کم‌کم به مفهومی قدیمی تبدیل شده دیگر و نیازی به چرخ‌های یدکی و سایر کیت‌های تعمیر تایر نباشد.

این بزرگترین نوآوری تایر از زمان کشف تایر رادیال در اواخر دهه 1940 است. این شاهکار فناوری چهار جایزه معتبر در دسته‌های نوآوری و تایر سال را دریافت کرد.

همان‌طور که در ابتدای مقاله خواندید، امروز میشلن به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین شرکت‌های تولید تایر در جهان شناخته می‌شود.

درآمد غول فرانسوی در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۹ میلیارد یورو گزارش شده که ۳/۴ میلیارد یورو آن، سود عملیاتی بوده است. طبق آخرین آمار، در همین سال حدود ۱۳۲ هزار نفر برای میشلن در سرتاسر جهان مشغول به کار هستند. 

 

 

 

منابع:

https://en.wikipedia.org/wiki/Michelin

https://www.michelin.com/en/michelin-group/about-us/michelin-heritage/

https://www.britannica.com/topic/Michelin

https://www.dailysportscar.com/2017/03/01/review-the-green-hell-the-story-of-the-nurburgring.html

 

 

سنگین تایر با ارائه طیف گسترده ای از تایرهای صنعتی و راهسازی و مزایایی همچون ارسال  تا شهر دلخواه، امکان برگشت کالا تا یک هفته، تضمین بهترین قیمت و ضمانت اصل بودن محصولات در جهت رفع نیاز معدن‌داران،کارخانه داران و پیمانکاران گرامی به لاستیک های مصرفی اقدام نموده استپرسش و پاسخ در مورد لاستیک (تایر)

تامین کننده لاستیک لیفتراک ، لاستیک لودر ، لاستیک مینی لودر (بابکت) ، لاستیک جرثقیل و …

با ما در ارتباط باشید

02133541609 تهران – 07138385000 شیراز

 

تاریخچه شرکت بریجستون/فایرستون

مقدمه

در ابتدا مقدمه ای ازبریجستون / فایرستون را ارائه خواهیم کرد. بریجستون (Bridgestone) یکی از قدیمی‌ترین فعالان صنعت لاستیک و قطعات خودرو است که تاریخچه فعالیتش به ابتدای قرن بیستم باز می‌گردد. این شرکت ژاپنی از فعال‌ترین تولیدکننده‌ها و توزیع‌کننده‌های لاستیک و قطعات مرتبط در جهان است. شرکتی که امروز به‌ نام بریجستون می‌شناسیم (حاصل ادغام بریجستون و فایراستون) در سال ۱۹۳۱ در شهر کوروم فوکوکا (Kurume Fukuoka) ژاپن راه‌اندازی شد. شجیرو ایشیباشی، بنیان‌گذار این شرکت بود که نام بریجستون هم از اسم او انتخاب شد. ایشیباشی (Ishibashi) در زبان ژاپنی به معنای پل سنگی (Stone Bridge) است و نام شرکت با ترجمه این عبارت و گرته‌برداری از ترجمه انگلیسی آن، بریجستون انتخاب شد.

آخرین آمارها از رتبه‌بندی شرکت‌های تولید کننده تایر در جهان نشان می‌دهد که بریجستون بالاتر از میشلین (Michelin) فرانسوی، گودیر (Goodyear) آمریکایی، MRF هندی و کنتیننتال (Continental) آلمانی در صدر جدول بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های جهان قرار دارد. این شرکت بیش از ۱۸۱ مرکز تولیدی دارد و در ۲۴ کشور در سرتاسر جهان فعالیت می‌کند.

ریشه‌های آمریکایی شرکت ژاپنی بریجستون/فایرستون

همان‌طور که گفته شد، تاریخچه شرکت بریجستون به ابتدای قرن بیستم میلادی باز می‌گردد. در سوم اوت سال ۱۹۰۰، شرکت تولید تایر و لاستیک فایراستون (Firestone) در آکرون اوهایو راه‌اندازی شد. اولین محصولات این شرکت، تایرهای لاستیک یکپارچه بودند که به‌نام Solid Rubber شناخته می‌شوند. هاروی اس فایراستون جونیور، اولین مدیر این شرکت بود که به‌طور رسمی، آغاز به کار اولین کارخانه تولیدی را در تاریخ ۲۷ دسامبر همان سال ۱۹۰۰ کلید زد.

اولین تایرهای اختصاصی شرکت فایراستون در سال ۱۹۰۳ تولید شدند. این تایرهای اتومبیل، از نوع نیوماتیکی بودند که با ساختار مکانیکی کلاسیک به اتومبیل متصل می‌شدند.

بریجستون

در سال ۱۹۰۶، دو هزارمین ست تایرهای تولیدی فایراستون تولید شد که در اختیار غول خودروسازی آن سال‌ها یعنی فورد قرار گرفت. سفارش فورد از فایراستون، بزرگ‌ترین سفارش تاریخ در نوع خودش بود که زمینه‌های همکاری چند دهه‌ای بین دو شرکت را فراهم کرد. از فعالیت‌های دیگر شرکت آمریکایی در دهه ۱۹۰۰ می‌توان به تولید رینگ تایر اشاره کرد. این محصول از سال ۱۹۰۹ وارد خط تولید کارخانه شد.

تاریخچه بریجستون

با شروع دهه ۱۹۱۰، کسب‌وکار فایراستون به رونق بسیار خوبی رسیده بود. گزارش‌های مالی شرکت آمریکایی در سال ۱۹۱۰، سود بیش از یک میلیون دلار را نشان می‌داد. همین سودآوری باعث شد تا کارخانه جدید فایراستون در آکرون اوهایو در ژوئن همان سال راه‌اندازی شود.

چند سال بعد، فایراستون به قطب اصلی صنعت تایر تبدیل شد. آن‌ها در تولید کستینگ‌های لاستیکی اتومبیل و تیوب هم به شرکت پیشگام صنعت تبدیل شده بودند. تا آن زمان، فایراستون بیش از هر شرکت تولید لاستیک دیگری در ایالات متحده، کارگر داشت (بیش از ۶۳ هزار کارگر و کارمند).

خط تولیدهای متوالی فایراستون در دهه ۱۹۱۰ با طولی بیش از ۱.۶ کیلومتر مشغول به فعالیت بودند که با خط آهنی اختصاصی به طول نزدیک به ۱۰ کیلومتر به هم متصل بودند. این خط آهن، از ابتدای شروع تولید لاستیک یعنی ورود مواد خام تا تولید محصول نهایی را پوشش می‌داد.

فایراستون هم مانند هر شرکت دیگر فعال در صنعت مرتبط با خودروسازی، در مسابقه‌های اتومبیل‌رانی حاضر بود و به‌عنوان اسپانسر، تجهیزات موردنظر را برای راننده‌ها فراهم می‌کرد. در مسابقه Indianapolis 500 سال ۱۹۱۱، ری هارون با خودروی Marmon Wasp مجهز به لاستیک‌های فایراستون، اولین قهرمانی را برای شرکت آمریکایی به ارمغان آورد.

شرکت آمریکایی در دهه‌های بعد، مسیر توسعه و راه‌اندازی خطوط خدمات جدید را ادامه داد. در سال ۱۹۲۳، اولین مرکز خدمات اختصاصی فایراستون راه‌اندازی شد. این مراکز خدمات، جزوی از برنامه موسوم به Firestone Tire & Service Center بودند.

بحران اقتصادی دهه ۱۹۳۰ ایالات متحده، به شرکت فایراستون هم ضربه زد. در این دهه، صنعت خودروسازی و به طبع آن تولید تایر، خسارت‌های شدیدی را تحمل می‌کرد. از سال ۱۹۳۰، سقوط فروش فایراستون شروع شد که پنج سال هم به طول انجامید. شرکت آمریکایی برای جبران این خسارت‌ها تصمیم گرفت تا وارد بازار جدیدی شود. آن‌ها اولین تایرهای نیوماتیکی فشار پایین مخصوص کامیون را در میانه دهه تولید کردند و با کمپین بازاریابی به‌نام Put the Farm on Rubber، بازار جدید را نشانه گرفتند. تنها چند سال بعد، آمار فروش شرکت مجددا وارد روند رشد شد و در سال ۱۹۳۵ به ۱۲۱ میلیون دلار رسید.

 

کسب‌وکار مشابه در آن گوشه دنیا

در همان سال‌هایی که فایراستون مشغول تولید اولین محصولات خود در صنعت لاستیک و تایر اتومبیل بود، کارآفرینی ژاپنی تصمیم به ورود به حوزه‌ای جدید در صنعت گرفت. شوجیرو ایشیباشی ۱۷ ساله در سال ۱۹۰۶ مدیریت کسب‌وکار خانوادگی‌ درصنعت لباس را برعهده گرفت. این شرکت در شهر کوروم در استان فوکوکا ژاپن فعالیت می‌کرد.

شوجیرو از همان ابتدای مدیریت کسب‌وکار، استعداد و هنر خود در تحول و نوآوری را نشان داد. شرکت آن‌ها در تولید جوراب‌های سنتی ژاپنی (Tabi) به نامی شناخته شده تبدیل شد. همچنین شوجیرو سیستم کارآموزی جدیدی در شرکت راه‌اندازی کرد. از دیگر دستاورهای او، پیاده‌سازی سیستم استاندارد قیمت‌گذاری محصولات بود که سودآوری خوبی برای شرکت به‌همراه داشت. از محصولات جدیدی که در آن سال‌ها تحت مدیریت او تولید شد می‌توان به جوراب‌هایی با کفی‌های لاستیکی مخصوص کار (موسوم به Jika-tabi) اشاره کرد. شوجیرو در کنار کسب‌وکار سنتی خانوادگی، یک شرکت تولید کفش ایمنی کار راه‌اندازی کرد که به موفقیت‌های بسیار و بازار جهانی رسید.

باوجود همه موفقیت‌های بالا، شوجیرو به فعالیت در صنعت پوشاک راضی نبود. او می‌خواست تأثیری عمیق‌تر بر زندگی هم‌وطنانش داشته باشد. این کارآفرین جوان، به آینده صنعت حمل‌ونقل موتوری در ژاپن ایمان داشت و علاقه شدیدی هم به تولید تایر نشان می‌داد.

شروع به کار بریجستون

شوجیرو با سرمایه‌ای که از فروش جوراب‌ها و کفش‌های مخصوص کار کسب کرده بود، تصمیم خود برای تولید تایر را عملی کرد. تا دهه ۱۹۳۰، چیزی به نام صنعت تولید تایر در ژاپن وجود نداشت و این کارآفرین، پیشگام صنعت محسوب می‌شد.

کسب‌وکار جدید تولید تایر و لاستیک، در همان سال‌های ابتدایی با چالشی بزرگ به‌نام جنگ جهانی دوم روبه‌رو شد. سیاست‌های قانون‌گزاری ژاپن در طول جنگ جهانی باعث شد تا خروجی‌های شرکت بریجستون بیشتر در مسیر برطرف کردن نیازهای نظامی استفاده شود. حتی پس از پایان درگیری‌های نظامی در سال ۱۹۴۵، شرکت ژاپنی برای خارج شدن از فشارها، سختی‌های زیادی را پیش روی خود می‌دید.

یکی از بحران‌های بزرگ بریجستون در جنگ جهانی دوم، تخریب دفتر اصلی شرکت در توکیو بود. همچنین دارایی‌های شرکت در خارج از ژاپن هم اغلب مصادره شده بودند و دیگر در اختیار مدیریت اصلی نبودند. خوشبختانه، مراکز تولیدی در کوروم و یوکوهاما خسارت‌های زیادی ندیده بودند و به محض پایان یافتن جنگ، آماده بهره‌برداری شدند. درنهایت، شرکت ژاپنی پس از پشت سر گذاشتن چالش‌ها و بحران‌های متعدد، پس از جنگ جهانی به شرکتی بزرگ‌تر و قوی‌تر تبدیل شد.

جنگ؛ ناجی متفقین

بحران جنگ، شرکتی که در جبهه مقابل قرار داشت را هم با بحران روبه‌رو کرد. فایراستون آمریکایی برای تولید لاستیک از مواد طبیعی مشکل داشت؛ چرا که در طول جنگ جهانی، صادرات مواد اولیه از آسیا و آفریقا به ایالات متحده تاحد زیادی کاهش پیدا کرده بود. مهندسان آمریکایی برای این بحران هم راه‌حل خوبی پیدا کردند و تولید لاستیک از مواد مصنوعی، راهکار کارآمدی به نظر می‌رسید.

فناوری تولید لاستیک از مواد مصنوعی در فایراستون، اولین بار در خودروهای نظامی به کار گرفته شد. این شرکت در سال ۱۹۴۲ به اولین تولیدکننده‌ای تبدیل شد که تایرهای مصنوعی مخصوص را برای خودروهای نظامی تولید کرد. فایراستون به اولین شرکتی تبدیل شد که لاستیک‌های مصنوعی را در کارخانه‌های دولتی تولید کرد. در سالگرد ۴۵ سالگی شرکت، آن‌ها به یکی از تأثیرگذارترین فعالان صنعتی دوران جنگ تبدیل شده بودند. تایر که کمک زیادی به خودروهای نظامی کردند و همچنین تولیدات لاستیکی که پس از دوران جنگ هم کارآمد بودند.

فایرستون

فعالیت‌های نظامی فایراستون پس از جنگ جهانی دوم هم ادامه داشت. پس از آن جنگ ویران‌کننده، آتش جنگ کره شعله‌ور شد و آمریکایی‌ها هم در آن نقش داشتند. فایراستون در کارخانه ماساچوست خود ماسک‌ گاز تولید می‌کرد. در آکرون نیز مرکز تولیدی موسوم به Plan 3 به‌طور اختصاصی برای تولید جنگ‌افزارها استفاده می‌شد. نقش شرکت تایرسازی در تولیدات نظامی به‌حدی رسید که در تاریخ، از فایراستون به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین شرکت‌ها در تولید توپ‌های بدون لگد ۵۷ و ۷۵ میلی‌متری یاد می‌شود.

همکاری‌های نظامی فایراستون به این هم محدود نبود و در مرکز تولیدی لس آنجلس، موشک‌های نظامی هم توسط این شرکت تولید می‌شد. تا سال ۱۹۵۳، تولیدات نظامی بخش عمده‌ای از سودآوری را برای شرکت آمریکایی به‌همراه داشتند و رکورد فروش بیش از یک میلیارد دلار در این بخش ثبت شد.

نوآوری توسعه کسب‌وکار ژاپنی در میانه قرن بیستم

بریجستون ژاپنی تا دهه ۱۹۵۰ به فرایندهای توسعه بازگشته بود. مهندسان این شرکت، تحقیق و توسعه محصولات جدید را از سر گرفته بودند و آماده ورود به بازارهای جدید بودند. در سال ۱۹۵۱، اولین تایرهای تجهیزشده به فیبرهای ابریشم مصنوعی (Rayon Cord) توسط این شرکت وارد بازار ژاپن شد. از همان سال،‌ فرایند مدرن‌سازی خط تولید بریجستون شروع شد که برنامه‌ای پنج ساله بود. شرکت ژاپنی برای توسعه بازاریابی و برندسازی هم در ابتدای دهه ۱۹۵۰ برنامه ویژه‌ای داشت و ساختمانی شامل موزه بریجستون را در کیوباشی توکیو تأسیس کرد.

تنها دو سال پس از شروع تحول در فرایندهای تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی و فروش بریجستون، فروش شرکت از ۱۰ میلیارد ین فراتر رفت. این افزایش فروش، شرکت را در صدر فهرست فعالان صنعت تایر در کشور قرار داد. سه سال بعد هم سالگرد ۲۵ سالگی شرکت در کورم برگزار شد.

نوآوری در تولید محصولات در دهه ۱۹۵۰ با سرعت زیادی در بریجستون پیگیری می‌شد. تولید محصولات به کمک مواد اولیه پلاستیک در آن سال‌ها در جهان رونق بسیار زیادی داشت. نایلون، ماده‌ای بود که به سرعت وارد صنایع مختلف شد و بسیاری از آن‌ها را متحول کرد. سامورایی صنعت تایر هم با استفاده از همین ماده، اولین تایرهای نایلونی خود را در سال ۱۹۵۹ ساخت و وارد بازار کرد.

کارخانه جدیدی بریجستون در نزدیکی پایتخت ژاپن، در زمانی افتتاح شد که این شرکت دیگر به‌عنوان بازیگری پرقدرت و حرفه‌ای در صنعت پذیرفته شده بود. کارخانه جدید با هدف پاسخ به نیازهای روبه‌رشد صنعت اتومبیل راه‌اندازی شد تا بریجستون بتواند هرچه سریع‌تر و بیشتر، تایر به بازار عرضه کند. راه‌اندازی کارخانه جدید در توکیو با اضافه کردن واحدهای مهندسی حرفه‌ای همراه بود. این مرکز، میزبان مهندسان پیشروی ژاپنی بود که در Technical Center کارخانه، فرایندهای تحقیق و توسعه را پیش می‌بردند.

سال ۱۹۶۱ با نقطه عطف مهمی در تاریخ بریجستون همراه بود. سهام شرکت در بازار سهام ژاپن عرضه شد که با تغییرات بنیادی در ساختار مدیریتی نیز همراه بود. شوجیرو ایشیباشی از آن زمان به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره به کار خود ادمه داد و کانیچیرو ایشیباشی، مسئولیت مدیریت کل شرکت را برعهده گرفت. فرایندهای مدیریتی به این تغییرها محدود نبود و ساختار کنترل کیفیت جامع Deming Plan هم در شرکت ژاپنی پیاده‌سازی شد. این ساختار کنترل کیفیت به‌نام چرخه PDCA هم شناخته می شود که مخفف «برنامه‌ریزی-انجام-بررسی-اقدام» است.

از فعالیت‌های مهم دیگر بریجستون در دهه ۱۹۶۰ میلادی می‌توان به راه‌اندازی کارخانه در خارج از ژاپن اشاره کرد. اولین کارخانه خارجی شرکت پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۶۵ در سنگاپور راه‌اندازی شد.

برادر آمریکایی می‌تازد

دهه ۱۹۶۰ برای شرکت آمریکایی فایراستون هم با نوآوری‌ها و پیشرفت‌های قابل‌توجهی همراه بود. این شرکت ابتدا در سال ۱۹۶۱ شرکت تولید تایر دایتون (Dyton Tires) را تصاحب کرده و فرایندهای توسعه‌ای را شروع کرد. سه سال بعد، اولین تایرهای رادیال پلای (Radial Ply) فایراستون مخصوص خودروهای سواری سبک‌وزن آمریکایی و اروپایی تولید شد. همچنین تایرهای Super Sports Wide Oval هم از همان سال وارد چرخه تولید شدند. این تایرها با شعار تبلیغاتی Shape of the Future هم شناخته می‌شدند و بسیاری از خودروسازها تا سال ۱۹۶۷ آن‌ها را به‌عنوان تایرهای اصلی روی خودروهای پرسرعت و حرفه‌ای خود استفاده می‌کردند.

توسعه فعالیت‌ها و تولید محصولات نوآورانه جدید، با دستاوردهای مالی بسیاری برای فایراستون همراه بود. شرکت آمریکایی در سال ۱۹۶۵ و در ۶۵ سالگی راه‌اندازی، رکورد فروش بیش از ۱/۴۵ میلیارد دلار را شکست. این فروش حاصل فعالیت و بازارسازی در ۲۳ کشور جهان بود. در آن زمان، فایراستون بیش از ۳،۶۰۰ نوع تایر را در انواع و ابعاد گوناگون به بازار عرضه می‌کرد. همچنین دو هزار نوع محصول دیگر در صنایع لاستیک، فلز، پلاستیک، مسنوجات و مواد شیمایی هم به بازار عرضه کرد. توسعه فعالیت‌های شرکت به حدی پیش رفت که فایراستون به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های کمربند ایمنی در ایالات متحده آمریکا تبدیل شد.

شاید نزدیک شدن بریجستون و فایراستون به یکدیگر را بتوان از سال ۱۹۶۷ متصور شد. در آن سال، شرکت ژاپنی نمایندگی آمریکایی خود را به‌نام Bridgestone Tire Company of America در ایالات متحده راه‌اندازی کرد. این نمایندگی، مسئولیت فروش محصولات شرکت را در آمریکا برعهده داشت. در خط تولید هم نوآوری‌هایی در آن سال رخ داد و اولین تایر رادیال بریجستون برای خودروهای سواری به‌نام RD-10 به بازار عرضه شد. توسعه فعالیت‌ها و افزایش کیفیت فرایندهای مدیریتی برای سامورایی دنیای تایر، دستاوردهای زیادی داشت. در سال ۱۹۶۸، جایزه Deming Prize به پاس مدیریت حرفه‌ای کنترل کیفیت به این شرکت اهدا شد. یک سال هم بعد کارخانه دیگری در خارج از خاک ژاپن و این‌بار در تایلند، برای تولید تایرهای بریجستون راه‌اندازی شد.

جنگجوی ژاپنی شکست نمی‌خورد

دهه ۱۹۷۰ در تاریخ جهان با رخدادی مهم به‌نام «بحران نفت» شناخته می‌شود که فعالان صنعتی زیادی را تا مرز ورشکستگی پیش برد. ازطرفی شرکتی مانند بریجستون که دهه‌ها تحقیق و توسعه و گسترش فعالیت‌ها را یدک می‌کشید، برای این بحران هم آماده بود. ژاپنی‌ها در آن زمان هم تمرکز زیادی روی تولید حرفه‌ای محصولات خود، خصوصا تایرهای رادیال داشتند و حتی برای توسعه کسب‌وکار، کارخانه‌هایی را هم را در ژاپن راه‌اندازی کردند.

در نیمه دوم دهه ۱۹۷۰، توسعه زیرساخت تولیدی به خارج از ژاپن هنوز ادامه داشت. بریجستون در سال ۱۹۷۶، کارخانه‌های تولیدی جدیدی را در اندونزی و ایران راه‌اندازی کرد. سرمایه‌گذاری و توسعه فرایندهای تولید در تایوان هم ادامه داشت و بریجستون علاوه بر خرید چند شرکت تایرسازی در آن کشور، کارخانه‌های جدیدی را هم راه‌اندازی کرد. از محصولات مهم شرکت که در پایان دهه ۱۹۷۰ به بازار عرضه شد می‌توان به تایرهای Super Filler Radial اشاره کرد که فروش خوبی را هم در بازار خودروهای سواری به‌همراه داشت. یک سال بعد، تایر رادیال حرفه‌ای‌تری به‌نام Potenza به بازار عرضه شد که تنوع محصولات ژاپنی‌ها را بیشتر کرد.

ژاپنی‌ها در دهه‌های پایانی قرن بیستم، توسعه فعالیت‌ها و افزایش تولید را با راه‌اندازی و خرید کارخانه‌های متعدد در استرالیا پیش بردند. این فعالیت‌ها در دهه ۱۹۸۰ به اوج رسید.

قدم بعدی در مسیر نزدیک‌تر شدن بریجستون به بازار آمریکا، در سال ۱۹۸۱ برداشته شد. در اول مارس ۱۹۸۱، ژاپنی‌ها حشن پنجاهمین سال تأسیس را برپا کردند. جشنی که با برنامه‌های بلندپروازانه و تصمیم‌گیری‌های بزرگی همراه بود. مدیران بریجستون می‌خواستند در نیم‌قرن جدید، فعالیت‌های خود را در بازار داخلی چندبرابر بیشتر کنند و نگاهی جدی هم به توسعه کسب‌وکار در کشورهای دیگر داشته باشند. هدف نهایی این بود که شرکت ژاپنی هرچه زودتر به جمع سه تولیدکننده بزرگ محصولات لاستیکی در جهان تبدیل شود.

برای توسعه هرچه بیشتر تولید در خارج از مرزهای ژاپن، جایی بهتر از ایالات متحده نبود. بریجستون با خرید یک کارخانه تولیدی در تنسی، برنامه‌های توسعه‌ای خود را هرچه قوی‌تر پیش برد. نکته جالب اینکه این کارخانه، متعلق به شرکت فایراستون بود. به‌هرحال، تنسی به اولین مرکز تولید محصولات بریجستون در آمریکای شمالی تبدیل شد. از سال ۱۹۸۳، تولید تایرهای سنگین مخصوص کامیون و اتوبوس در این مرکز شروع شد.

اتحاد غول‌ها

در سال ۱۹۸۸، ادغام تاریخی دو تایرساز بزرگ جهان ثبت شد. ژاپنی‌ها که از چند سال قبل، خود را به‌عنوان یک تولیدکننده حرفه‌ای تایر در ایالات متحده ثابت کرده‌ بودند، به فکر گسترش هرچه بیشتر فعالیت‌ها افتادند. گسترشی که در ماه مه سال ۱۹۸۸، با خرید شرکت فایراستون (Firestone Tire & Rubber Company) شروع شد.

خرید فایراستون، بریجستون را به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های تایر و محصولات لاستیک در جهان تبدیل کرد. خریدی که با پیوستن چند کارخانه تولیدی در آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، اروپا و بسیاری کشورهای دیگر همراه بود. در همان سال، بریجستون در غرب آسیا هم فعالیت‌های خود را گسترش داد و مرکزی در ترکیه افتتاح کرد.

اروپا همیشه برای تولیدکننده‌های تایر، بازاری جذاب بوده و هست. منطقه‌ای که میزبان تعدادی از بزر‌گ‌ترین خودروسازهای جهان است، همیشه فرصت‌های توسعه‌ای عالی در اختیار تولیدکننده‌های تایر می‌گذارد. با شروع آخرین دهه قرن بیستم، بریجستون تصمیم گرفت تا فعالیت‌های خود در اروپا را منظم‌تر و حرفه‌ای‌تر کند. خرید فایراستون و اضافه شدن درآمد آن به شرکت ژاپنی، فرصت را برای توسعه فراهم کرده بود. در سال ۱۹۹۲، مراکز مدیریتی جدید شرکت، در اروپا و ایالات متحده شروع به کار کردند.

ژاپنی‌ها نمی‌خواستند پس از خرید فایراستون، این برند را از بین ببرند. درنتیجه، فعالیت‌های اسپانسرشیپ زیرمجموعه آمریکایی، در سال‌های پایانی قرن بیستم با قوت ادامه پیدا کرد. در سال ۱۹۹۵، فایراستون پس از چند سال غیبت، بار دیگر به‌عنوان یک اسپانسر در مسابقه‌های CART IndyCar Series و Indianapolis 500 Mile Race مشارکت کرد. این فعالیت‌ها تا دو دهه بعد هم ادامه داشت و تا سال ۲۰۱۵، فایراستون با اسپانسری ۶۶ برنده مسابقه‌های ایندی، بیشترین اسپانسرشیپ قهرمان‌های این سری مسابقه‌های موتور اسپورت را به نام خود ثبت کرد.

حضور در مسابقه‌های اتومبیل‌رانی، محدود به فایراستون و مسابقه‌های آمریکایی نبود. بریجستون از سال ۱۹۹۷ با فرمول ۱ هم وارد همکاری شد. مسابقه‌هایی که یکی از جذاب‌ترین شاخه‌های موتور اسپرت به حساب می‌آیند و گران‌ترین اسپانسرشیپ‌ها در آن‌ها رخ می‌دهد.

عطش سیری‌ناپذیر ژاپنی‌ها به توسعه و فتح بازارهای جدید، باعث می‌شد که خرید کارخانه و راه‌اندازی مراکز مدیریتی در کشورهای دیگر، هیچ‌گاه متوقف نشود. در سال ۱۹۹۸، باز هم مراکز جدیدی برای تحقیق و توسعه یا تولید محصولات بریجستون راه‌اندازی شد. مراکز جدید در کشورهای تایلند، هند، لهستان چین و ایالات متحده آمریکا شروع به فعالیت کردند.

زیرمجموعه آمریکایی شرکت که با نام Bridgestone Americas شناخته می‌شد، با هدف ورود به بازارهای جدید، در سال ۱۹۹۸ تولید محصولات جدیدی را شروع کرد. مرکز تولید تایرهای سواری در آن سال در گرانیتویل راه‌اندازی شد.

قرن جدید و رویای همیشگی بریجستون

باوجود توسعه چشمگیر فعالیت‌ها در کشورهای دیگر، ژاپنی‌ها هیچ‌گاه وطن را فراموش نکردند. مراکز جدید تولیدی و تحقیق و توسعه بریجستون، در شروع قرن ۲۱ در ژاپن راه‌اندازی شد. مرکز فنی محصولات صنعتی و شیمیایی (Chemical and Industrial Products Technical Center) با هدف داشتن یک هاب فناوری و نوآوری، در سال ۲۰۰۰ در یوکوهاما ژاپن شروع به کار کرد. هدف اصلی این هاب، کمک کردن به گسترش فعالیت‌های بریجستون در بازارهای جدید بود. ژاپنی‌ها می‌خواستند محصولات لاستیکی متنوع خود را با جدیت بیشتری تولید و توزیع کنند. این محصولات، در بخشی به نام Diversified Products طراحی و تولید می‌شدند.

سال ۲۰۰۰، با رخداد مهم دیگری هم برای بریجستون همراه بود. در این سال، جشن بزرگداشت یک قرن فعالیت فایراستون در صنعت لاستیک برگزار شد. جشنی که با یک کمپین بازاریابی گسترده به‌نام FIRESTONE CENTENNIAL: A LEGEND, A CENTURY, A CELEBRATION در جهان به شهرت رسید.

شاید در نگاه اول، برندی به بزرگی بریجستون نیازی به برندسازی یا افزایش آگاهی نداشته باشد. منتهی متخصصان این حوزه اعتقاد دارند هیچ برندی از توسعه آگاهی بی‌نیاز نیست. شرکت ژاپنی، در یکی از اقدام‌های بزرگ خود با هدف افزایش آگاهی از برند،‌ اسپانسرشیپ دیگری را در برنامه‌های خود جا داد: برگزاری مسابقه‌های گلف.

سری مسابقه‌های گلف WGC – Bridgestone Invitational برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ برگزار شد. مسابقه‌‌ای که نام شرکت تایرسازی را یدک می‌کشد و امروز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مسابقه‌های گلف در جهان شناخته می‌شود. این مسابقه‌ها با حمایت بریجستون و مدیریت PGA TOUR در آکرون برگزار می‌شود که یکی از مناطق مهم در تاریخ شرکت فایراستون بوده است. مجموعه‌ای از بهترین بازیکنان گلف جهان در این مسابقه‌ها شرکت می‌کنند. در کنار مسابقه‌ها، برنامه‌های خیریه و حمایت از محیط زیست هم برگزار می‌شود تا بریجستون، هرچه بیشتر برند خود را معرفی کند.

تولید تایر و تلاش برای ارائه خدمات جامع، همیشه جزو اولویت‌های اصلی بریجستون بوده است. به همین دلیل، در سال ۲۰۰۷ شرکت Bandag در ایالات متحده به زیرمجموعه‌های بریجستون پیوست تا مجموعه خدمات این شرکت را کامل کند. شرکت جدید، خدمات تعمیر و بازیابی تایر را انجام می‌داد که خصوصا برای خریداران تایر سنگین مانند کامیون و اتوبوس خدمات ارزشمندی است. با خرید شرکت جدید، بریجستون به یک سرویس‌دهنده جامع در صنعت تایر در سرتاسر جهان تبدیل شد.

توسعه فعالیت‌ها در دهه اول قرن ۲۱، محدود به خرید شرکت‌های جدید و فعالیت‌های اسپانسرشیپ نبود. بریجستون، در سال ۲۰۰۷ دو مرکز تولید تایرهای سبک سواری و کامیون سبک را در آمریکای لاتین راه‌اندازی کرد. این مراکز در برزیل و مکزیک کار خود را شروع کردند. با را‌ه‌اندازی آن‌ها، تعداد مراکز و کارخانه‌های تولیدی بریجستون در سرتاسر جهان به عدد ۴۷ رسید.

سال‌های اخیر و وضعیت فعلی بریجستون

بریجستون در سال‌های اخیر بیش از همیشه روی حفظ کیفیت محصولات، برندسازی و افزایش تنوع خدمات متمرکز بوده است. فعالیت‌های اسپانسرشیپ که بخش جدانشدنی فرایندهای برندسازی در شرکت‌های فعال در صنعت حمل‌و‌نقل محسوب می‌شود، در دهه دوم قرن ۲۱ هم ادامه پیدا کرد. در سال ۲۰۱۰، همکاری بریجستون با مسابقه‌ها و تیم‌های هاکی به‌طور قابل‌توجهی افزایش پیدا کرد. اولین شرکت، تیم Nashville Predators در مسابقه‌های National Hockey League ایالات متحده بود که قراردادی طولانی‌مدت با ژاپنی‌ها امضا کرد. این همکاری، منجر به راه‌اندازی مرکز Bridgestone Arena در نشویل شد که امروز به‌عنوان یکی از مشهورترین استادیوم‌ها و ساختمان‌های رویداد هاکی شناخته می‌شود.

برندسازی در قرن جدید محدود به اسپانسرشیپ نبود. ژاپنی‌ها برنامه‌های جدیدی برای سال‌های پیش روی شرکت تدوین کرده بودند. استراتژی جدید برند با نام The Bridgestone Essence در سال ۲۰۱۱ و همزمان با جشن هشتادمین سال فعالیت، رونمایی شد. این بهینه‌سازی و تغییر استراتژی، با هدف منسجم‌تر کردن هرچه بیشتر فعالیت‌‌های بریجستون در سرتاسر جهان انجام شد. دو سال بعد، جشن ۲۵ سالگی ادغام بریجستون و فایراستون برگزار شد. در آن سال، بریجستون دیگر به‌صورت رسمی به‌عنوان بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده تایر و لاستیک در جهان شناخته شد.

در سمت محصولات، رونمایی از طراحی‌ها و محصولات جدید با جدیت ادامه داشت. زیرمجموعه آمریکایی بریجستون، در سال ۲۰۱۴ تصمیم به راه‌اندازی مرکزی مخصوص تولید تایرهای آفرود گرفت. این مرکز در آیکن کانتی راه‌اندازی شد و امروز، انواع لاستیک‌های نیمه سنگین مخصوص رانندگی آفرود را تولید می‌کند. لاستیک‌هایی که برای ماشین‌آلات و کامیون‌های مخصوص کار در معدن و کشاورزی هم استفاده می‌شود.

یکی از بزرگ‌ترین نوآوری‌‌های بریجستون در معرفی محصولات جدید، در همان سال ۲۰۱۴ رخ داد. خط تولید تایرهای DriveGuard در این سال راه‌اندازی شد. تایرهای این زیربرند، از حرفه‌ای‌ترین تایرهای run-flat محسوب می‌شوند. تایرهایی که درصورت سوراخ شدن هم آسیب جدی نمی‌بینند و راننده می‌تواند تا نزدیک‌ترین مرکز تعمیر یا محل مناسب برای تعویض لاستیک، رانندگی کند. تایرهای بریجستون، اولین محصول در نوع خود بودند که برای همه خودروهای کوپه، سدان و وانت‌‌هایی که مجهز به ران‌فلت نبودند به‌راحتی نصب می‌شدند.

یک سال بعد، دومین نوآوری مثال‌زدنی بریجستون معرفی شد. تایرهای جدید بریجستون، به‌طور کامل از لاستیک متشکل از مواد طبیعی ساخته شدند. ۱۰۰ درصد مواد این لاستیک‌ها، از درختچه‌هایی استخراج شده بود که در بیابان‌های خشک می‌رویند. این محصول، شامل فعالیت‌های تخصصی و ادامه‌دار مراکز تحقیق و توسعه بریجستون بود.

سال ۲۰۲۰ با همه چالش‌ها و بحران‌هایی که برای همه صنایع به‌همراه داشت، برای بریجستون با بلندپروازی‌های بیشتر همراه بود. ژاپنی‌ها باز هم پیام برند را در این سال تغییر دادند تا هرچه بیشتر، خود را شرکتی با خدمات جامع در صنعت لاستیک معرفی کنند. پیام برندی که از سال ۲۰۲۰ برای بریجستون استفاده می‌شود، Solutions for Your Journey است.

در همان سال، گالری نوآوری بریجستون هم در کدایرا سیتی توکیو راه‌اندازی شد که هدف اصلی‌اش، معرفی و تبلیغ تاریخ چندین ساله سامورایی صنعت لاستیک‌سازی است.

بریجستون امروز بزرگ‌ترین تولیدکننده تایر در جهان است.غول‌هایی همچون میشلین، گودیر، ام‌آراف، کنتیننتال و پیرلی، هنوز در تلاش هستند تا این جایگاه را از شرکت ژاپنی بگیرند. شرکتی که طبق آخرین آمار، در بیش از ۲۴ کشور جهان، ۱۸۱ کارخانه تولیدی داشته و بیش از ۱۴۳ هزار کارمند دارد.

نویسنده: مهدی زارع سریزدی

منابع:

https://www.bridgestone.com/corporate/history/story/

https://www.bridgestoneamericas.com/en/company/foundations/history#1900s

https://en.wikipedia.org/wiki/Bridgestone